بعد ازین وادی فقرست و فنا
کی بود اینجا سخن گفتن روا
عین وادی فراموشی بود
لنگی و کری و بیهوشی بود
آخرین امتحان رو گذروندیم! مدرسه یک بار دیگه تموم شده و تابستون شروع شده! هیچ ایده ای نداریم که "تابستون کنکور" که میگن چی هست! کی باید کتابا رو بخونیم چطوری بخونیم از رو چی بخونیم و چند ساعت خوبه و چقدر تست و آیا عمومی هم بخونیم؟!
_قلم چی ثبت نام کردی؟
_فیزیک چی گرفتی؟
زمان میگذره و آزمون های جامع تابستون قلم چی و بقیه آزمون ها تموم میشه و سال تحصیلی شروع میشه! اولین آزمون سال تحصیلیه! همه اشتیاق دارن که خوب بدن، مباحث کمه، دبیر ها خوش و بش میکنن و دیگه مدرسه بهمون به دیده "کنکوری" نگاه میکنه و انگار بیماری خاصی گرفتیم و یا در شرایط بحرانی هستیم! البته اهمیت خاصی هم نمی دن ولی میشه این رو از نگاهشون فهمید!
ادامه مطلب
چرا بعضی از چیزهایی که معلم ها در کلاس های خود به بچه ها میگویند، به این سادگی ها از یاد نمی روند و گاهی تا آخر عمر در زندگی دانش آموزان می مانند؟! (بخشی از مقدمه کتاب فیزیک دوازدهم فرید شهریاری)
ولی من همیشه مقدمه های کتابا رو میخونم گاهی چند بار میخونم. بعضی وقتها تمام معیار های من برای یک کتاب خوب فقط یک مقدمه خوبه! عجیبه ولی تا به حال نشده کتابی رو که بخاطر مقدمه خوبش خریدم بد از آب در بیاد!
فکر نمی کنم تو رنج سنی من کسی باشه که اسم بهمن بازرگانی رو نشیده باشه (میدونم که خیلیاتون اسم بازرگان رو به جای بازرگانی شنیدین) خیلی مقدمه هاش خوبه! حالا چون بهمن جان یک سال کتاب هاش رو با تاخیر داد ما جدید های اولی (من جزء اولین دوره نظام آموزش جدیدم) نشد که کتاباشو بخونیم ولی من مقدمه کتابشو دانلود کردم و خوندم مقدمه های فیل شیمی رو خوندم متن های آخر رو چند دور خوندم و لذت بردم و هر بار انگار متن جدیدی خوندم! واقعا اگه یه روز نویسنده شدید به مقدمه اهمیت بدید به هر حال !
سر کتاب
فرید شهریاری هم همین حس رو تجربه کردم. بعضی کتاب های درسی همیشه یادم میمونن! حرفاشون، سبکشون و چیزایی که وسط مثال های درسی بهشون اشاره کردن!
چند دقیقه پیش برای کسی کامنت گذاشتم که انگار زندگی آدم به دو بخش قبل و بعد از کنکور تقسیم میشه واقعا این رو تو سال کنکور حس میکنم! وقتی با دوستام صحبت میکنم که می خواهید برای آینده چی کار کنید.
مدت زمان زیادی تا کنکور نمونده ولی! برام جالبه بعضی تغییرات که متناسب با زمان اتفاق می افتن! مثلا افراد وقتی به کنکور نزدیکتر میشیم چقدر عوض میشن و خب حالا بقیه اتفاقات هم اینطوریه! کلا به نظرم ما آدم ها دورنگری خیلی خوبی نداریم مثلا دقیقا نمیتونیم به پنج سال بعدمون فکر کنیم و خب به هر حال اون پنج سال میگذره .
اینو ببینید
اینجا کلیک کنید
این یوتیوب چنل یکی مثل اوشو هست که حرفای جالبی میزنی و میتونید یک بعد از ظهر رو باهاش سپری کنید.
"وقتی ملت دعا میکنن و نگاه به آسمون میکنن در 99 درصد مواقع به جهت اشتباهی نگاه میکنن چون به هر حال بهشت در یک طرف این دنیا قرار داره. بعد میگه اصلا بالا و پایین چه معنی میده؟ به اصطلاح around اصلا مهم نیست چیزی که درون تو هست مهمه!"
_با اندکی تغییر
No body knows which is down, which is up it is just a assumption*. isn't it? isn't it so?
Assuption: a thing that is accepted as true or as certain to happen, without proof.
بعد ازین وادی فقرست و فنا
کی بود اینجا سخن گفتن روا
عین وادی فراموشی بود
لنگی و کری و بیهوشی بود
آخرین امتحان رو گذروندیم! مدرسه یک بار دیگه تموم شده و تابستون شروع شده! هیچ ایده ای نداریم که "تابستون کنکور" که میگن چی هست! کی باید کتابا رو بخونیم چطوری بخونیم از رو چی بخونیم و چند ساعت خوبه و چقدر تست و آیا عمومی هم بخونیم؟!
_قلم چی ثبت نام کردی؟
_فیزیک چی گرفتی؟
زمان میگذره و آزمون های جامع تابستون قلم چی و بقیه آزمون ها تموم میشه و سال تحصیلی شروع میشه! اولین آزمون سال تحصیلیه! همه اشتیاق دارن که خوب بدن، مباحث کمه، دبیر ها خوش و بش میکنن و دیگه مدرسه بهمون به دیده "کنکوری" نگاه میکنه و انگار بیماری خاصی گرفتیم و یا در شرایط بحرانی هستیم! البته اهمیت خاصی هم نمی دن ولی میشه این رو از نگاهشون فهمید!
اولین آزمون، دومین آزمون .
_بابا وقتش کمه لامصب! کنکور این طوری نیست!
_سوالای برادران رو حل کردی؟
_شیمی ما رو سخت نمیدن تجربیا رو سخت میدن.
و باز زمان میگذره، فرجه امتحانات ترم اول.
_خیلی سبز خوب نبود باید از همون اول میکرو می گرفتم!
_بابا کتاب که نباید سخت باشه آیکیو خیلی خارجه کنکوره!
_موج آزمونا رو شروع کردی؟ یا گذاشتی بعد عید؟
زمان میگذره آزمونای بهمن تموم میشن و انگار برنامه قلمچی خط زمانی شده برای همه کنکوریا یواش یواش رتبه ها ثابت تر میشن و تراز ها دست نخورده باقی می مونن تا اینکه آزمون ها جمع بندی ترم اول خیلی ها رو نگران میکنه و امتحانای ترم حال بعضی ها رو میگیره و بعضی ها روحیه مضاعف پیدا میکنن.
عید می رسه! روش های رتبه های برتر رو میخونی که چیکار کردن! میبینی کاظم قلم چی، چی گفته و از دوستات می پرسی که عید رو چیکار کنی! همه این وقت ها به روزش نگاه میکردی که امروز چقدر خوندی! از کی جلو افتادی و از کی عقب هستی ولی از اینجا به بعد انگار کنکور پشه ای هست که وزوزش رو بدون مکث می شنوی و خیلی خیلی بهت نزدیک شده! نگرانی؟! از بس نگرانی که یادت میفته: اوه! نگران ایهام داشت و می ری دوباره زیرش خط میکشی و تستش رو میزنی.
_من از اول سال با این متن عربی مشکل داشتم
_قلم چی ریدینگ زبانش خیلی سخته بابا. کنکور آسونه!
_گرامر از یاد آدم میره ها.
_برا جمع بندی چی خوبه؟
و ادامه داره!
چرا شعر اول رو نوشتم؟ اوایل سال فکر میکردم همه چیز رو می دونم و به همه توصیه و نصیحت می دادم و زمان که گذشت دیدم مسائل چقدر ریزه کاری دارن و چقدر فرق دارن با اون چیزی که من فکرش رو میکردم ولی از چیزایی که بلد بودم استفاده کردم و تا الان نتیجه خوبی هم گرفتم.
کنکور یک مسیر و یک خط زمانیه که نباید ازش شاکی بود و باید بهش فرصت داد و باهاش بیشتر آشنا شد! اینطوری میشه از مسیر لذت برد و امتحانش کرد! حالا خیلی هم مهم نیست ولی جدیه!
داشتم میگفتم! وقتی یواش یواش داریم به آخراش می رسیم احساس تهی بودن دارم و همه این ها داره تاریخ مصرفشون میگذره و احساس میکنم هیچ چیز نمیدونم و مکانیکی شدم! و از این موضوع ناراحت نیستم و راحتم!
موفق باشید
سلام :))
من این پست رو الان منتشر میکنم ولی در واقع قبل از برگزاری کنکور ۹۹ نوشته بودمش و همونطور که میدونید شیمی کنکور ۹۹ خیلی سختتر از سال ۹۸ طرح شده بود و گفتم شاید کنکوریهای زیادی کاسه چه کنم، چه کنم تا شیمی را خوب بزنم دستشون گرفتن و توی اینترنت دنبال محتوای مناسب میگردن! این روش کماکان فکر کنم برای کنکور ۹۹ و حتی سختتر هم جواب بده و منابعی هم که معرفی کردم همچنان خوبن اما میتونید سمت میکرو شیمی و فار شیمی هم برید. جاهایی که این حس رو بهتون القا میکنه که شیمی کنکور آسونه رو نادیده بگیرید و همیشه انتظار داشته باشید که سختتر از حد معمول طرح بشه! راستش رو بخواهید این متن رو برای یک موسسه مشاورهای نوشته بودم و اگر جای دیگهای دیدید بدونید که من نوشتمش :دی، اونجا بهم نگفتن که جای دیگه منتشرش نکنم پس حالا این متن بالا و بلند در خدمت شماست تا بتونید ازش استفاده کنید =))
پ.ن: بابت رعایت نکردن نیمفاصله و علائم نگارشی تو نوشتن متن عذر میخوام!
پ.ن.۲: از اینکه وبلاگ خیلی داره حال و هوای کنکوری میگیره راضی نیستم ولی بچههای کنکوری که نوشتههام براشون مفید بوده و بهم بازخورد میدن باعث خوشحالیم هستن! :))
پ.ن.۳: اگه شما هم روشی کشف کردید ولی اونقدری حوصله ندارید که متنش کنید، زیر همین پست کامنت کنید، تجربه نشون داده کامنتهایی که بچهها توی
پست قبلی که در مورد کنکور بود گذاشته بودن به خیلیها کمک کرده!
به طور کلی درس شیمی از دو بخش تشکیل شده، بخش اول شامل مباحث توصیفی و مفهومیه و بخش دوم شامل مباحث تکنیکال و حل کردنی! دوست دارم همینجا بهتون یادآوری کنم که امسال در کنکور رشته تجربی مسائل شیمی سهم سوال بیشتری رو نسبت به مفاهیم به خودشون اختصاص داده بودن (۱۸ سوال) که در کنکور تا به حال بیشترین تعداد سوال محاسباتی همین قدر بوده! البته در کنکور رشته ریاضی این تعداد ۱۲ تا بود که این میطلبه دانش آموز های تجربی سرمایه گذاری ویژه ای روی مسائل شیمی انجام بدن!
و اما شما باید برای هر کدوم از این دو بخش برنامه ریزی متفاوتی انجام بدید در نظر داشته باشید که یکی از این دو بخش زود بازده تر از بخش دیگه است و البته زودتر از بخش تکنیکال فراموش میشه پس باید در نظر داشته باشید که بخش مسائل شیمی رو "آهسته و پیوسته" تر از بخش مفاهیم و حفظیاتش بخونید!
شکر خدا (!) با افزایش آگاهی دبیر ها و مشاور ها در طی سالیان اخیر کتاب های موضوعی زیادی برای دروس مختلف چاپ شده. یکی از بهترین و به دردبخور ترین کتاب های موضوعی کتاب موضوعی مسائل شیمیه که انتشارات های مختلفی اقدام به چاپ این چنین کتاب هایی کردن من بین همه این کتاب ها دو تاش رو از بقیه اصلح (!) میدونم: کتاب موضوعی مسائل شیمی انتشارات خیلی سبز، کتاب موضوعی مسائل انتشارات الگو. اول می خوام یه روش کلی برای گرفتن نتیجه مطلوب تو بخش مسائل شیمی رو براتون توضیح بدم و بعد برگردیم به انتخاب کتاب و بررسی این دو تا منبع!
اگه شما از ابتدا یه کنکوری حرفه ای باشید حداکثر از تابستون درس خوندن رو برای کنکور شروع کردید. طبعا یه برنامه ای برا خودتون داشتید که باهاش جلو بیایید که امیدوارم پیش نیاز ها و زنجیره مباحث رو توش رعایت کرده باشید! منظورم چیه؟ مثلا شما باید بدونید اصلا جرم اتمی میانگین چی هست که تو مسائل ازش استفاده کنید باید مفاهیم مول و مولار و مولاریته و. رو بلد باشید حتما باید بدونید وقتی طراح از شرایط STP صحبت می کنه داره در مورد چی حرف می زنه. این مباحث پایه ای تر برای حل مسائل در کتاب دهم و یازدهم به صورت پراکنده بهش پرداخت شده که شما تو سال های پایه تا حد خوبی باهاشون آشنا می شید. وقتی تابستون شروع می کنید به کنکوری خوندن دروس پایه من بهتون توصیه نمی کنم که از همون اول برید سمت حل موضوعی مسائل بلکه از یک کتاب کمک آموزشی (که جلوتر بهتون معرفی میکنم) شروع به خوندن مباحث کنید و باهاش جلو بیایید و ضمن خوندن مفاهیم به قدری که توی منبع کمک آموزشی پیش بینی شده مسئله هم کار کنید تا یواش یواش با سبک مسائل آشنا بشید و در حالت کلی بتونید دید خوبی نسبت به مسائل شیمی کنکور پیدا کنید.
بعد از تموم شدن تابستون و شروع سال تحصیلی جدید شما کلی مفهوم جدید تو شیمی دارید که باید براشون وقت بذارید و البته چند مبحث زیبا (!) در سال دوازدهم به مباحث تکنیکال شیمیتون اضافه میشه مثل مسائل اسید و باز و مسائل الکتروشیمی. شما باید در ابتدای سال حداقل بتونید با کسر های تبدیل یا پیش ساخته کار کنید و مسائل پایه رو بدون محدودیت زمانی حل کنید. حالا نوبت می رسه به حل موضوعی مسائل شیمی!!
شما در سال تحصیلی از جایی به بعد ضمن خوندن مباحث شیمی مربوط به آزمون یک برنامه منظم جداگانه برای کسب مهارت در حل مسائل شیمی میریزید اینطوری که مثلا هر شب فقط فقط ۵ تست از کتاب تست موضوعیتون حل می کنید و البته حتما هر شب این پنج تست رو می زنید و از زیر کار در نمی رید. اینطوری بعد از گذشت ۳ الی ۴ ماه شما حدودا ۶۰۰ تست مسئله شیمی پاسخ دادید که این یعنی تقریبا نصف کتاب موضوعی تون رو تموم کردید برای اینکه از همه مباحث تست زده باشید من توصیه میکنم تست ها رو یک در میون حل کنید. (با تست هایی که بار اول حل نکردید بعدا کار داریم)
بعد از گذشت ۳ الی ۴ ماه از این سبک مطالعه برای مسائل شیمی نا خودآگاه متوجه مهارتتون تو حل مسائل می شید و می بینید که حل کردن و حتی خوندن مباحث مربوط به مسئله در برنامه آزمون چقدر براتون راحت تر شده و البته اینم بگم که سرعت شما افزایش پیدا می کنه و حالا می تونید تعداد بیشتری تست بزنید و تمرین کنید. ضمنا یه عیار کلی از اینکه کجاها ضعیف ترید و کجاها قوی ترید دستتون میاد و حالا وقت اینه که برگردید سمت تست هایی که از دور اول خالی گذاشته بودید این تست ها رو سعی میکنید تو محدودیت زمانی جواب بدید مثلا تایم می گیرید 5 مسئله رو حتما حتما در حداکثر ۱۵ دقیقه حل می کنید (اولا سعی کنید زیاد سخت گیر نباشید) بعد از یه مدت دیگه این تایم رو کم می کنید تا به تایم استاندارد کنکور برسید که حدودا یک دقیقه است (البته شاید بعضی ها خیلی خفن (!) باشن و تست های مفهومی رو زیر ۳۰ ثانیه جواب بدن که اینطوری وقت بیشتری برای حل مسئله برا خودشون باقی میذارن!)
خب دیگه حالا شما علاوه بر اینکه با برنامه آزمون تا کنکور سراسری یک بار تمام مباحث رو از یک کتاب کمک آموزشی مرور کردید در کنار اون یک کتاب مجزا رو برای افزایش مهارت حل مسئله تقریبا تموم کردید تنها مشکلی که ممکنه باهاش مواجه بشید تست های ترکیبی و سخت تره که بعد از تعطیلات نوروز یه تایمی رو هم به اونها اختصاص می دید. یه کتابی که خیلی خیلی تو این بخش شما رو کمک می کنه کتاب موج آزمونه شیمی پایه و دوازدهمه که مشخصا چند آزمون برای مسئله داره. تصور کنید الان همه بخش مسائل شیمی کنکور رو خوندید و می خواهید ببینید طراح ممکنه تو کدوم بخش برا شما دردسر ایجاد کنه با حل یه آزمون مسئله ۲۰ سوالی ضمن مرور تمام آموخته هاتون می فهمید کجا احتیاج به کار بیشتر داره و هنوز توش مشکل دارید مثلا فرض کنید من یه آزمون مسئله حل کردم و از ۴ تستی که مربوط به گرما شیمی بود فقط یکیش رو درست جواب دادم اونوقت بر می گردم سمت همون فصل و از کتاب موضوعیم مرور درسنامه اون فصل رو شروع می کنم و حتما با پاسخ نامه کتاب موج آزمون سعی می کنم دانسته هام رو تطبیق بدم و اشکالاتم رو رفع کنم برای اینکه مطمئن بشم اشکالاتم تو این بخش هم رفع شده میرم سمت آزمون مجزای مسائل گرما شیمی تو کتاب موج آزمون و ۲۰ تست مسئله فقط فقط از گرما شیمی حل میکنم و با بازخورد گرفتن از این آزمون متوجه می شم که آیا مشکلات من کاملا حل شده یا نه این رفع اشکال و مرور برای هر بخش حدودا ۲ روز طول میکشه که با تموم کردن آزمون های کلی مسئله به پایان می رسه!
اما تو طی کردن این مسیر طولانی و طاقت فرسا برای خفن شدن تو مسائل شیمی کنکور چند تا راهکار به شدت میتونه بهتون کمک کنه یکی اینکه یه جزوه داشته باشید و مسائل رو برای خودتون تیپ بندی و طبقه بندی بکنید مثلا طراح های کنکور معمولا با دادن چه اطلاعاتی چه اطلاعاتی رو طلب میکنن. یا مثلا تو مسائل استوکیومتری شکل ها رو چطور با مسئله ترکیب میکنن. جزوه شما به مرور زمان کامل میشه و از جایی به بعد دیگه دستتون میاد چه مسائلی سخت تر و وقت گیر ترن و چه مسائلی آب خوردن و حل کردنشون ارزش داره و البته ذهنتون خیلی منظم تر میشه و بهتر جلو میرید.
و اما یه بخش خیلی خیلی مهم تو مسائل شیمی کنکور مهارت کار کردن با اعداده. اولا اینو بهتون بگم که اکثر اعداد تو مسائل شیمی کنکور با هم ساده می شن و اگه یکم دقت به خرج بدید اعداد پیچیده ای محسوب نمی شن! یه راه حل ساده تر برای حل سریع مسائل شیمی تقریب زدنه مثلا شما جواب رو ۳/۱۶ بدست آوردید ولی تو گزینه ها جواب به صورت عدد اعشاری خواسته شده من میگم جای تقسیم کردن ۳ بر ۱۶ می تونید صورت و مخرج رو تو ۶ ضرب کنید که عددتون بشه ۱۸/۹۶ حالا اگه با تخمین خوبی ۹۶ رو هم ۱۰۰ در نظر بگیرید حاصل این کسر یه چیزی دو و بر ۰.۱۸ خواهد بود (یکمی بیشتر از این) که مثلا ممکنه شما تو گزینه ها ۰.۱۹ رو داشته باشید که اونو انتخاب می کنید. یعنی اینطوری سرعتتون خیلی بیشتر از وقتیه که بخواهید ۳ رو به ۱۶ تقسیم کنید و جواب رو بدست بیارید. اینا یه سری روش های ریاضی ان و خیلی به شیمی مربوط نمی شن و یا مثلا من یه مثال دیگه می زنم که متوجه شید خلاقیت تو محاسبات چقدر ممکنه به کارتون بیاد. مثلا تصور کنید تو یه مسئله آنتالپی چغر در نهایت به حاصل جمع این چندتا عدد رسیدید و باید اونو به دست بیارید:
۳۳۵+۴۶۷+۷۷۳۵۲۲+۸۹۹۹۰۰۰۱+۲۹۸۱
آره میدونم که همش یه جمع سادست ولی همین جمع ممکنه حداقل ۳۰ ثاینه از وقت شما بگیره اگه ۴ تا گزینه ما به شکل زیر باشن من یه راه حلی بهتون میگم که بتونید تو نصف زمان ممکن جواب رو انتخاب کنید:
ببینید مثلا اینجا باقی مانده همه گزینه ها به ۱۰ متفاوته یعنی شما کافیه یکان اعداد رو با هم جمع بزنید و یکان حاصل مورد نظر رو تشخیص بدید. تو بعضی سوالات باقی مانده اعداد مثلا به ۵ رو حساب کنید و . البته این تو همه سوالات ممکنه جواب نده ولی وقتی دیدید میشه از این روش استفاده کرد برید سمتش!
کلا این روش ها و تکنیک ها هم رفته رفته دستتون میاد و چیز خیلی عجیبی نیست و کافیه با یه برنامه منطقی و اصولی پیش بیایید!
اینم بهتون بگم که همه مسائل کنکور اینطوری نیست که در مورد یه واکنش صحبت کنن برخی از مسائل برخواسته از بطن کتاب درسین مثلا بیایید نگاهی بندازیم به سوال ۲۴۱ کنکور تجربی ۹۸:
شاید یه همچین مسئله رو تو کتاب های کمک آموزشی ندیده باشید ولی یه مسئله خیلی ساده است که تا حدی مربوط به صفحات ۴۶ و ۴۷ کتاب درسی سال دهمتون میشه اما خیلی ها فکر کردن که پیچیده تر از یه جا گذاری ساده باید باشه!! (البته اینجا باید تبدیل واحد دما رو هم بلد بودید)
خب خب فکر کنم تا اینجای کار شیرفهم شده باشید که برای حدودا نصف شیمی کنکور (مسائل) باید چیکار کنید حالا بهتره بریم سمت نصفه بعدی مفاهیمممم!
بیایید در مورد یه موضوع با هم توافق کنیم: مهمترین و اصلی ترین منبع مطالعه شما برای مفاهیم شیمی کنکور کتاب درسیه!
خیلی از دانش آموز ها میگن بابا کتاب درسی که چیزی نداره. اینا که خیلی سادن و از اینا سوال نمیاد و. ولی واقعیت اینه که هر ساله تعدادی از سوالات از مفاهیم اصلی بررسی شده در کتاب درسی طرح میشن که به راحتی با خوندن چندباره کتاب درسی قابل استخراج هستن مثلا شما به این تست سراسری ۹۸ ریاضی نگاه کنید تا متوجه منظورم بشید:
این سوال هم میشه گفت از صفحه ۱۲۸ کتاب درسی دهم طرح شده و شما باید به شکل ها دقت می کردید البته انتخاب گزینه ۳ واقعا بدیهی بود!
می خوام بهتون بگم مطالعه کتاب درسی تو درس شیمی کنکور از اهمیت خاصی برخورداره بهترین روش مطالعه ای که من بهش رسیدم و به شما توصیه می کنم از این قراره: سعی کنید از تدریس یه دبیر خوب استفاده کنید که نکات کلی رو با بیان شیوا (!) و واضح بهتون توضیح بده! بعد از اینکه شما سر نخ های کلی رو از تدریس دبیر به دست آوردید یکبار به صورت سریع و رومه وار متن کتاب درسی رو مطالعه کنید و سپس بلافاصله برید سمت تست زدن! آره بلافاصله بعد از تدریس دبیر و خوندن رومه وار کتاب درسی برید از منبع آموزشیتون چند تا تست پراکنده از قسمتی که دبیر تدریس کرده بزنید. تاکید میکنم این تست ها باید تعدادشون کم باشه و ضمنا پراکنده باشن. به این روش میگن "بازیابی" یعنی شما بدون اینکه جزئیات درس رو یاد گرفته باشید اول سوال حل میکنید و بعد می رید سمت جزئیات درس نقاط قوت این روش بسیاره (!) اما من فقط به همین موضوع بسنده کنم که شما با حل سوال از یک مبحث قبل از مطالعه درس نامه متوجه می شید که طراح چطور به درسنامه و کتاب درسی نگاه می کنه و ازش سوال میده و شما هم یاد می گیرید که درسنامه رو اونطوری بخونید. حالا تو همون تعداد کم تستی که زدید متوجه می شید کدوم قسمت های کتاب از دیدتون پنهون مونده بود و یا کدوم بخش ها مفهومی ترن و احتیاج دارن که با تاکید بیشتری درسنامشون رو بخونید حالا بعد از این مرحله می رید سمت مطالعه درسنامه از یک منبع آموزشی مناسب (که من بهتون معرفی خواهم کرد) حالا که درسنامه رو هم کامل خوندید دوباره برمی گردید سمت تست های منبعتون و این بار سعی میکنید با دقت بیشتر همه تست های این منبع رو حل کنید. و بعد از حل هر تست حتما پاسخ نامه اش رو بررسی کنید و البته اون رو با کتاب درسی تطبیق بدید یعنی ببینید این تست از کدوم بخش کتاب درسی طرح شده و سایر گزینه ها رو هم بررسی کنید و نکات اون رو به کتاب درسیتون اضافه کنید و به اصطلاح کتاب رو حاشیه نویسی کنید. حالا دوباره نوبت می رسه به مرور کتاب درسی همراه با نکاتی که خودتون بهش اضافه کردید اینطوری انگار همه تست های نکته دار رو یکبار دیگه حل می کنید.
حالا که یک منبع کمک آموزشی رو این شکلی تموم کردید کارتون برای خوندن بقیه منابع آسون تره! فقط می رید سمت تست هاش و اونا رو باکس باکس حل می کنید مثلا ۲۰ تا تست پشت سر هم می زنید و بعد بررسیشون می کنید و اگه نکته جدیدی به چشمتون خورد اونو به کتاب درسی اضافه می کنید.
این روش روش کلی مطالعه شیمیه ولی شما حتما باید در نظر بگیرید برای اینکه بتونید تو طول یک سال با برنامه مشخص و مدونی همه شیمی رو بخونید و مرور مناسبی هم داشته باشید باید با یه برنامه کلی خوب جلو برید که معمولا برنامه آزمون ها ای زحمت رو برای شما کشیدن من برنامه آزمون قلم چی رو توصیه میکنم که باهاش بیایید جلو.
چون بازه های این برنامه دو هفته ایه شما باید یه دیدگاه کلی رو هم نسبت به این دو هفته تو روز ابتدای شروع برای مطالعه آزمون بعدی داشته باشید اینطوری که میایید و تعداد تست منابع کمک آموزشیتون رو می شمارید و اون تعداد تست رو تو باکس های مجزا برای هر سهم از مطالعه شیمی پخش می کنید اینطوری مطمئن می شید که ضمن تموم کردن همه تست منابعتون (اگه زوج و فرد هم بزنید اشکالی نداره) همه مباحث رو هم حداقل یکبار می خونید. توجه کنید که یک یا دو روز آخر این دوهفته رو خالی بذارید که بتونید تو این روز متن کتاب رو برای بار آخر مرور کنید و آزمون حل کنید.
این سوالی که شما باید خودتون رو روش وقت بذارید و یک جواب مشخص برای خودتون پیدا کنید اما به صورت کلی من اینجا چند تا شاخص و معیار ارائه می دم که شاید بتونه کمکتون کنه!
روش مناسبی وجود داره که شما متوجه بشید در طول هفته چند درصد از زمانتون رو روی یه درس خاص وقت بذارید که بقیه درساتون هم صدمه نبینن اینطوری: شما ساعت کلی مطالعتون در هفته رو یادداشت می کنید مثلا ۶۰ ساعت قراره این هفته درس بخونید حالا یکبار این ساعت رو بر حسب ضرایب دروس پخش می کنید و یکبار هم همین ساعت رو بر حسب میزان ضعیف و قوی بودنتون تو دروس پخش میکنید (یعنی بیشترین ضریب رو به درسی می دید که از همه توش ضعیف تر هستید) حالا یه میانگین بین این دو تا ساعتی که برای هر درس به دست اومده ساعت متوسط مطالعه شما تو هفته رو بهتون نشون میده اینطوری هر درس رو با توجه به اهمیت و مهارت خودتون می خونید و ضمنا از هیچ درسی هم عقب نمی مونید.
برای بخش موضوعی مسائل که هر شب و یا حداقل هر دو شب یکبار یه وقت مشخصی بعد از تموم کردن برنامه روزانتون قرار بدید مثلا یازده شب ۵ تا تست مسئله شیمی حل کنید. اما برای مفاهیم و کتاب درسی و پیشبرد در با برنامه آزمون بستگی به شرایط خودتون داره!
مثلا اگه درس شیمی درس مورد علاقتونه میتونید با اون شروع کنید که انگیزه بگیرید و برید سمت بقیه درسا. در حالت کلی نمیشه نسخه ای پیچید که برای هر روز و هر زمان از سال کار کنه بهتره با توجه به حس و حال خودتون تو اون روز ترتیب درس خوندن و زمانشون رو مشخص کنید. اما مفاهیم و حفظیات رو وقتی بخونید که خیلی خسته نیستید چون باید روی جملات کتاب درسی فکر کنید و با تمرکز یاد بگیرید (یعنی حفظیات صرف نیستن)
در حالت کلی سعی کنید اول تست های یک منبع کمک آموزشی رو برای هر بخش از آزمون تموم کنید و بعد از یک منبع دیگه طبقه بندی شده (مثل آبی قلم چی) رو کار کنید تو آزمون های جبرانی و مروری ضمن مرور و تکمیل منابع قبلیتون می تونید از منابع سبک تر مثل کتاب های جمع بندی و سه سطحی استفاده کنید و تست های اونا رو تموم کنید و اگه وقت رسوندید برید سمت تست زمان دار زدن از کتاب های آزمون دار!
منابع معرفی شده تو این بخش به چند دسته تفکیک شدن که شما به ترتیب از دسته اول شروع می کنید و یکی از چند منبع پیشنهادی رو تو اون دسته انتخاب می کنید و چنانچه موفق شدید یک مبحث را از منبع اول تموم کنید به سراغ منبع دوم میرید که باز از بین چند منبع معرفی شده یکی رو انتخاب می کنید! توجه کنید که خوندن دو کتاب با سبک متفاوت به شما کمک بیشتری خواهد کرد تا خوندن دو کتاب هم ردیف و هم سبک مثلا شما باید ضمن داشتن یه منبع آموزشی مفصل یه منبع آزمونی یا تستی هم داشته باشید برای مرور که در این اولویت بندی سعی شده سبک تالیف کتاب ها هم مد نظر قرار بگیره!
واقعیت این است که دانش آموزان قوی باید به سمت همه سوالات دفترچه برن اما اولویت پاسخگویی به سوالات فرق میکنه البته این موضووع باز شخص به شخص می تونه متفاوت باشه یعنی اگه شما ایده یه سوال سخت رو قبلا دیده باشید خیلی راحت تر می تونید برید سمتش و تو زمان معقولی به اون تست پاسخ بدید اما اگه ایده یه سوال آسون رو ندیده باشید بهتره بار اول اون رو تو دفترچه آزمون کنار بذارید و موقع برگشت برید سمتش اما در حالت کلی بعضی سبک سوالات برا دانش آموزا ایجاد مشکل می کنن که من چند تا از اونها رو اینجا براتون توضیح میدم:
۱. سوالات محاسباتی داستانی (!) این سوالات علاوه بر محاسبه خاصی که دارن شامل یه سری مفاهیم می شن که به صورت مستقیم تو کتاب درسی بهشون اشاره نشده و دانش آموز باید با شهود خودش درک کنه که اینجا منظور طراح محترم سوال چیه که این کار زمان بر و البته مهارتی هست که ممکنه شما رو سر جلسه با مشکل مواجه کنه. مثلا به این سوال از کنکور سراسری ۹۸ نگاه کنید:
۲. سوالات حاوی نمودار. این سبک سوالات هم تو چند سال اخیر بین طراح ها محبوب بوده باعث ایجاد تشویش (!) در افکار برخی دانش آموزا می شه که قدرت شهود خوبی نسبت به نمودار ها ندارن.
۳. سوالات مطلقا شمارشی در کنکور رو فقط باید وقتی جواب داد که از جواب خودمون صد در صد مطمئن هستیم ممکنه بین ۵ گزاره مثلا به یک نکته ظریف در صورت یک گزاره دقت نکنیم و امتیاز اون سوال رو از دست بدیم. پس دقت و طمانینه در حل این سوالات هم باید حتما مورد توجه قرار بگیره.
۴. مسائل الکترو شیمی و مسائل اسید باز همیشه باعث آزار و اذیت دانش آموزا میشه و گاهی اوقات مثل کنکور ۹۷ ممکنه خیلی سخت بشه که باید حواستون بهشون باشه!
و اما تیپ کلی بعضی از سوالات هر ساله تقریبا یکسانه و شما با نگاه انداختن به کنکور سالهای اخیر می تونید این سوالات برا خودتون تضمین کنید از جمله اونها:
۱. سوالات مربوط به جدول تناوبی و خواص عناصر که مباحث روتینی هستند و معمولا از حفظیات کتاب درسی طرح می شن.
۲. موازنه واکنش که اگه ازش سوال بیاد معمولا حلش خیلی سخت نیست.
۳. استوکیومتری های بی دردسر که البته امسال تعدادشون خیلی زیاد شده بود و بسیاری از سوالات استوکیومتری روتین و ساده بودند و حلشون خیلی زمان بر نبود و عدد های مناسبی هم توی مسائل به کار رفته بود.
۴. سوالات آنتالپی پیوند شاید تو دسته سوالات وقت گیر قرار بگیرند ولی به جز وقت گیر بودن نکته خاصی توشون نیست البته شما باید ساختار مواد موجود در واکنش سوال رو هم بلد باشید که اغلب این مواد توی کتاب درسی با ساختار رسم شده اند.
۵. سوالات مفهومی تعادل در کنکور سراسری همیشه حول چند محور تکراری چرخیده و خارج از اونها نبوده!
۶. حفظیات بعضی فصلهای توصیفی تو کتاب رو فراموش نکنید! البته اون مباحثی که مشخصا مربوط به شیمی نمی شن رو فقط یکبار از روش بخونید و خیلی روشون وقت نذارید چون طبق گفته طراحان سوالات مجزایی از اون بخش ها طرح نمیشه و بیشتر به مفاهیم مورد تاکید در علم شیمی در فصل هایی مثل فصل ۳ یازدهم و فصل ۳ و ۴ دوازدهم بپردازید.
سلام، من بنیامین بیضایی هستم رتبه 189 کشوری و 65 منطقه 2 کنکور سراسری 98 رشته ریاضی، سعی میکنم در این پست شما رو با یکسری راهکار ها و نکاتی آشنا کنم که مطمئنم بهروری شما رو افزایش میده (حداقل بهره وری منو افزایش داد) و مسیر کنکور رو برای شما هموارتر میکنه.
این پست به درد کیا می خوره؟ :)
_دانش آموزانی که امسال کنکوری هستند و قصد دارن بهترین نتیجه ممکن رو به دست بیارن.
_فارغ التحصیلانی که در پی تغییر روش مطالعه و یا بهبود اون هستن.
_افرادی که به طور جدی به دنبال راهکار های منطقی و اصولی هستن و بیشتر به روش هاشون فکر می کنن.
_دانش آموزان سال های پایه که به آینده خودشون فکر میکنن.
این پست به درد چه کسایی نمی خوره؟ :|
_افرادی که در پی یافتن روش های خاص و معجون های موفقیت یک شبه هستن.
_افرادی که نمی خوان بهتر از "خود الان"ـشون باشن.
چرا دوست داشتم همچین متنی بنویسم؟ و چطور از این متن بهتر استفاده کنیم؟
راستش رو بخواهید خسته شدم از دیدن تبلیغاتی که هر روزه دانش آموزان رو دعوت به موفقیت یک شبه در کنکور سراسری می کنن، خسته شدم از دست آدم هایی که هر روز فریب این تبلیغات رو می خورن و به امید موفقیت با برنامه های کذایی کلی پول خرج می کنن و در نهایت به نتیجه دلخواهشون نمی رسن. می خوام در این پست بهتون بگم که داستان من در کنکور سراسری چطوری سپری شد!
بهتره تو یه زمان مشخص حدودا 1 ساعته این پست رو بخونید! سعی کردم هر چیزی که به ذهنم می رسید رو توضیح بدم اما برای اینکه از بحث اصلی منحرف نشیم و خیلی طولانی ننوشته باشم کلی لینک لا به لای نوشته ها دادم که حتما حتما بهشون سر بزنید! خودمم سال کنکور اغلب این لینک ها رو مطالعه کرده بودم! (بعضی لینک ها صوتی و تصویرین و یا طولانی ترن میتونید اونها رو ذخیره کنید و بعدا بهشون سر بزنید) کلیت پست تشکیل شده از هفت بخشه:
این ایده رو انتخاب کردم که بیشتر در مورد تابستون و اهمیت درس های پایه با هم صحبت کنیم! داوطلبان اندکی هستند که از سال های پایه "کنکوری" درس میخونن و منابع تستی رو برای هر درس تموم میکنن اگه از این دسته داوطلب ها باشید بیشتر نیاز به مرور و تست زنی تو تابستون دارید (توصیه میکنم از روش بازیابی که پایین تر توضیح دادم، استفاده کنید) و حتی می تونید پیشروی کنید و از درس های دوازدهم هم مطالعه کنید!
اغلب داوطلب ها (مثل من) معمولا تو سالهای پایه پراکنده درس میخونن و کمی هم تست کار میکنن. این موضوع خیلی هم بد نیست البته اگه مفهوم کلی دروس رو هم یادگرفته باشید! اگه مفهومی خونده باشید ولی زیاد تست کار نکرده باشید جای جبران هست و وقت کافی دارید.
اگه جزو دسته داوطلبانی هستید که کلا درس نخوندید و فقط برای سال آخر سرمایه گذاری خواهید کرد بهتره یک پایه رو تو تابستون به طور کامل بخونید و هر چقدر که تونستید برسونید از اون یکی پایه بخونید و توجه کنید که مطالب به هم پیوسته رو هم کنار هم یاد بگیرید. اگه پایه دهم رو کامل بخونید پایه یازدهم رو تا انتهای نیم سال اول همراه ترم اول دوازدهم تموم می کنید و بعد از اون دوباره دهم رو با برنامه آزمون آزمایشی مرور خواهید کرد اینطوری تو عید هم میتونید بخش زیادی از دوازدهم و دو پایه رو جمع بندی کنید و مطمئن باشید که مشکلی پیش نخواهد اومد!
یکی از اشتباهات من این بود که تلاش کردم همه دروس دهم و یازدهم رو تو تابستون بخونم و راستش رو بخواهید بعضی جاها رو ماستمالی کردم که زودتر تموم شه! ولی اینکار اشتباه بود به نظرم! خوندن مباحث حفظی دروس عمومی هم اشتباه دومم بود! اگه مبحثی از دروس عمومی (مثلا قرابت معنایی یا آرایه) از یادتون نمیره تابستون بخونیدش ولی متن دینی رو خوندن عملا کار مناسبی نیست! (اگه آزمون میرید یه حداقل زمانی بهش اختصاص بدید اما واقعا روش وقت نذارید)
یا شما معلم خوب دارید تو مدرسه و مدرستون با برنامه آزمونی که شرکت میکنید هماهنگه یا اینطور نیست! من معتقدم که کلاس درس جای یاد دادن فرمول های تستی و یا جزئیات ریز نیست بلکه دانش آموزا سر کلاس باید با کلیت دروس آشنا بشن و سر رشته کلاف رو پیدا کنن و تو خونه با حل تست و تمرین بیشتر و رفع اشکال با پاسخ نامه بتونین به درس مسلط بشن!
مریم میرزاخانی در پاسخ به خبرنگار کره ای که در مورد مدارس ایران سوال می پرسه میگه: . همین که معلمانی داشته باشید تا شما را تشویق کنند که چیز ها را خودتان بخوانید کافی است! فکر می کنم واقعا بیشتر چیز هایی که شما در کلاسِ درس یاد میگیرید در مورد پرانگیزه بودن و ادامه دادن مسیر به تنهایی است!
با اینحال اگه احساس می کنید نمیتونید کلیات درس رو سر کلاس یاد بگیرید میتونید کلاس کنکور شرکت کنید که الان به لطف تکنولوژی میتونید تو کلاس های آنلاین هم شرکت کنید.
باید علمی درس رو یاد بگیرید! با توجه به خیل عظیم دانش آموزا که اخیراً به سمت کنکور سراسری هجوم آورده اند طبعا این خیل عظیم پول زیادی رو به دست اندر کاران کنکور می رسونه و یک رقابت مضحکی هم گاهی بین شومن ها شکل می گیره!
شومن کیست؟ شومن ها معمولا با بالا و پایین پریدن سعی میکنن سرگرمی های متنوعی برای دانش آموزان خلق کنند که در نهایت هم برای اونا سودی نداره! معمولا کسانی که بیش از حد شعر می خونن، اسم های عجیب و غریب برای روش های خود خلق میکنن، فرمول های "من در آوردی" برای هر نوع تستی پیدا میکنن و سعی میکنن با کلید واژه هایی اونها رو در کله دانش آموز بخت برگشته فرو کنن، کسانی که تُن صداشون رو بیش از حد عوض می کنن و برای جذب دانش آموزان در کلاس حاضرند از هر لفظی استفاده کنند معمولا معلم نیستند و شومن هستند! البته این موضوع در مورد همه درست نیست شعر های خنده داری که در ذهن می مونه و یا حرکاتی که باعث یادگیری بهتر دروس می شه اگه در حد معقول و قابل استفاده باشه خیلی هم خوبه و من هم استفاده می کردم ولی اگه بیش از حد باشه دیگه قابل استفاده نیست و شما رو بیشتر سردرگم می کنه! یادگیری شما در کلاس درس و تاثیر مثبت کلاس های کنکوری در تراز شما بهترین ملاک انتخاب یک معلم خوبه! البته مشاهده شده که برخی معلم ها و موسسات برای اینکه دانش آموز به ناکارآمدی روش هاشون پی نبره توصیه میکنند که "در آزمون های آزمایشی شرکت نکنید" و شروع میکنند به بهانه گیری های نادرست در مورد آزمون ها مثلا: برنامه اش بد است! سوالش غیراستاندارد است وگرنه سوالات کنکورر با روش های ما حل می شود! از کتاب های خودشان سوال می دهند! وقتش کم است! سوالش معما است و یا سلیقه است و . البته برخی از این اشکلات صحیحه ولی نه در حدی که دانش آموز شرکت نکردن رو به شرکت کردن ترجیح بده و آزمون برای سنجش اطلاعاتش ملاک درستی نباشه.
همه اینها رو گفتم که بگم فریب شومن ها را نخورید و فکر نکنید با بالا و پایین پریدن و سر و صدای بیش از حد قراره دروس رو بهتر یاد بگیرید!! معلم هایی که با طمأنیه و استفاده از اصول علمی درس می دن غالبا دانش آموز رو درست تر هدایت می کنند!
تجربه من: برای کلاس کنکور هزینه نکردم چون احساس نیاز نمی کردم اما چند مورد از دی وی دی ها رو که البته اون هم برای نظام قدیم بود و به دست من رسیده بود دیدم ولی به نظرم خیلی مفید نبود و اون روش ها رو هم معمولا از کتاب ها می شد استخراج کرد. وقتی خودتون روشی رو برا خودتون می سازید بهتر از اینه که از کس دیگه اونو یاد بگیرید مثلا من مسائل شیمی رو با ترکیبی از کسر تبدیل و کسر پیش ساخته حل میکردم و چند نفر از دوستام که رتبه های خوبی هم آوردن با روش نوشتاری خاصی از کسر تبدیل که خودشون ساخته بودن مسائل رو حل میکردن و سرعت خوبی هم داشتن یعنی خودتون به روش های خاص حل برسید نه اینکه کسی بهتون بگه! الان خیلی باب شده که مثلا بدون فرمول سوالات سینماتیک رو حل میکنن و یا فقط با نمودار همه سوالات رو حل میکنن! برای تست هایی که خودشون طرح میکنن بله!! ولی همه تست ها رو نمیشه اینطوری حل کرد و یا برخی از تست ها با فرمول های کتاب درسی راحت تر حل می شن تا نمودار. اینا رو خودتون باید تشخیص بدید. از طریق حل تست و تحلیل تست هایی که حل میکنید! در ضمن روش های خاصی هم هستند تو حل مسائل مثل عددگذاری و استفاده از گزینه ها که خیلی از تست های سخت با اونها حل میشه و توصیه میکنم اونها رو هم تو خونه تمرین کنید اگه فرصت کردم چند مثال از این مسائل رو براتون می نویسم!
راستی! آخر های سال که مدرسه نرفتیم و برخی از مباحث رو نرسونده بودیم من از فیلم های گزینه دو برای آموزش اون دروس (که رایگان روی سایتش بود) استفاده کردم و واقعا خوب بودن از جمله حسابان و فیزیک و شیمیش! من شیمی رو در طول سال هم دیدم که یک آموزش کاملا مفهومی بود هیچ جنگولک بازی خاصی نداشت و خیلی هم مفید بود! البته مثل همه آموزش ها و کلاس ها بی اشکال هم نبود! (من این فیلم ها رو از
tva که گزینه دو بخاطر ثبت نام تابستون رایگان اشتراکش رو داده بود نگاه کردم) چند مورد از ویدیو های سایت آلا رو هم دیدم که همش مفید نبودن و احتیاج به گلچین شدن داشتند! (مثلا عربی آقای ناصح زاده خوب بود)
بهترین منبع، منبعیه که با اون احساس راحتی میکنید و البته نتیجه خوبی هم از اون میگیرید! ممکنه رتبه های تک رقمی از اون استفاده نکرده باشن ولی مهم اینه که بدونید برای شما جواب می ده! در کنار این موضوع یک سری اصول هستند که به شما کمک می کنن منبع مناسبی رو انتخاب کنید:
بهترین سبک برنامه ریزی که من ازش استفاده کردم برنامه ریزی حجمی زمانی بود! به طور کلی یعنی شما مشخص کنید که یک حجم خاصی رو در یک زمان خاصی مطالعه کنید. من خودم این روش رو از توضیحات آقای افشار یاد گرفتم که به صورت رایگان این فایل صوتی رو در اختیار عموم گذاشته بودن و من هم اینجا براتون آپلودش میکنم:
آموزش برنامه ریزی حجمی-زمانی-اولویتی علیرضا افشار (لطفاً فقط به بخش آموزشیش توجه کنید)
اما موضوع دیگه ای که خیلی مهمه و غالب افراد ازش غافل میشن تقویت برخی مهارت های نرم شماست که در طول سال کنکور به دردتون می خوره! یه داوطلب حرفه ای کنکور باید یاد بگیره وقتی انگیزه نداره چطور سریع خودش رو جمع و جور کنه! وقتی در آزمونی شکست می خوره چطور نا امید نشه! اگه خیلی خوب داره پیشرفت میکنه چطور به خودش مغرور نشه و. این ها مثال هایی از مهارت نرم هستند که به شما کمک میکنه.
من تابستون کنکور کتاب "
اثر مرکب"
دارن هاردی رو مطالعه کردم. (البته
نسخه صوتی ـش رو) همچینی قسمت هایی از کتاب مدیریت زمان برایان تریسی رو ورق زدم و در برهه از سال تحصیلی هم کتاب
123 بدرخش دکتر شهاب اناری رو مطالعه کردم و بخش هایی که برای نوشتن بود رو پر کردم! چند روز پیش که به اون کتاب نگاه می کردم متوجه شدم در تقویت باور من برای موفقیت تو کنکور سراسری نقش به سزایی داشته! نکته مهمی که هست اینه که در این موضوعات انتظار یک چیز خاص رو نداشته باشید. انتظار نداشته باشید یه نفر از راز سر به مهر موفقیت پرده برداری کنه.
این نمودار، نمودار وضعیت کلی آزمون های من تو آزمون های آزمایشی قلم چیه؛ می خوام با تحلیل این نمودار تجربه خودم رو در مورد پیشرفت تراز بهتون بگم: اولین آزمون از تراز 6600 شروع کردم. و در آخرین آزمون به 7400 رسیدم و میانگین کلی ترازم 7000 بود. اگه به اولای نمودار نگاه کنید من تقریبا تراز ثابتی داشتم و ت نمی خوردم! مشخص بود منابعم یکسان بود، ساعت مطالعه ام بیشتر نمی شد و روش هام رو تغییر نمیدادم و ترازم ثابت می موند. بعد از چند آزمون که تقریبا به آخرای نیم سال اول رسیده بودیم تصمیم گرفتم چند تا از منابعم رو تغییر بدم و روش های مطالعه ام رو بهتر کنم! رفتم سمت منابع ساده تر و جای درگیری با سوالات پیچیده تر تعداد تست هام رو افزایش دادم و خب نتیجه مثبتی گرفتم! نوسان داشتم چون بعضی جاها نمی تونستم با برنامه آزمون هماهنگ شم اما در کل روند رو به رشدی داشتم. یعنی می خوام بهتون بگم تغییر تراز یعنی تغییر روش، تغییر منبع، یادگرفتن مهارت آزمون دادن! اگه کار های تکراری انجام بدید نتایج تکراری می گیرید! البته اگه معتقدید کار در حال انجام کار درست هستید و هنوز پیشرفت نکردید کمی صبر داشته باشید! کار های کوچک شما در طول زمان مرکب میشن و اثرشون رو نشون میدن!
یه نکته جالب دیگه از این نمودار بهتون بگم: اولین آزمون جامع قلم چی(17 خرداد) دوباره تراز من حدود 6600 شده بود یعنی من یک سال تلاش کردم و ترازم رو از 6600 به 7400 بهبود دادم ولی در نهایت دوباره به سر خونه اول برگشتم و 6600 بدست آوردم! فکر میکنم کار منطقی این بود که نا امید بشم و کسی رو که هستم قبول کنم! اما تصمیم گرفتم غیر منطقی فکر کنم و جایگاه قبلیم رو بدست بیارم از اون به بعد هر تستی که حلش میکردم به هدف امتیاز گرفتن ازش توی آزمون بعدی حل میکردم، آزمون های شبیه ساز رو زمان دار میزدم، شرایط سخت و مختلفی رو شبیه سازی میکردم تا سر جلسه آزمون بهترین شرایط رو تجربه کنم و در نهایت دوباره در آخرین آزمون جامع تراز 7400 رو بدست آوردم! در واقع با تحلیل آزمون فهمیده بودم اشکال من علمی نیست و فقط روی تقویت مهارت آزمون تمرکز کردم! زمان هایی هست که همه ما نا امید می شیم و می خواهیم که کنار بکشیم اما باید جلوش بایسیتم! "عضلات کنار نکشیدن" خودتون رو از امروز تقویت کنید! هفته های آخر هفته های حساسیه!
.در مورد نقاط ضعف هم نکته ای رو گوشزد کنم: درس شیمی نقطه ضعف من محسوب می شد! تو سال های پایه به زور به درصد 50 می رسیدم و به طور میانگین 3 از 10 جواب می دادم! تصمیم گرفتم تابستون کلی روش وقت بذارم و حسابی پوشش بدم! باور کنید درسی که الان نقطه ضعف شما محسوب میشه قرار نیست تو کنکور هم نقطه ضعف شما باشه. سعی کنید ابتدا یک منبع روون تر انتخاب کنید و با حل تست و یادداشت نکات مهم و البته تحلیل سوالاتی که سر آزمون غلط می زنید یواش یواش خودتون رو تو اون درس تقویت کنید! البته هیچ وقت از نقاط قوتتون هم غافل نشید چرا که اگه فقط روی نقاط ضعف تمرکز کنید و اگه همش رو هم بر طرف کنید در نهایت تبدیل به یک فرد معمولی می شید نه یک فرد موفق! بهتره در کنار توجه ویژه به نقاط ضعف نقاط قوتتون رو هم از یاد نبرید!
توصیه میکنم همین الان یک تکه کاغذ بردارید و نقاط قوت و ضعفتون رو به طور مشخص روش بنویسید! این اولین گام یه برنامه ریزی درست در دراز مدته! میتونید برای تشخیص بهتر نقاط ضعف و قوت از
کارنامه های مختلفی که قلم چی میده استفاده کنید.
و اما! قبل از آزمون شما باید اینکارا رو انجام بدید. بعد از آزمون وقت تحلیل اون و مشخص کردن دقیق کار های اشتباهتون تو طول هفته است که باعث میشه شما با دید بهترین برنامه ریزی کنید! با افت تراز هیچ وقت نا امید نشید. تقریبا همه افراد برتر هم گاهی دوران افول داشتن و مهم اینه که نا امید نشدن! بلکه با تحلیل منطقی تشخیص دادن که چطور میتونن شرایط رو بهتر کنن!
به نظر من بهترین روش جمع بندی روش
بازیابی ـه، بهتره به جای دوباره خوانی مطالب اونها رو در ذهنتون بازیابی کنید! یعنی به جای خوندن، سوال حل کنید و بعد تصمیم بگیرید که کجا ها رو باید بخونید. این روش با اسم "
روش سه روز یکبار قلم چی" مطرح شده!
قلم چی برنامه ای هم تحت عنوان این روش بهتون میده معمولا، اما من توصیه میکنم خودتون این برنامه رو شخصی سازی کنید! اگه درسا رو زودتر تموم کردید زودتر آزمون زدن رو شروع کنید و هر چقدر بیشتر آزمون بزنید بهتره! اما اگه درسا رو دیر تر تموم کردید میتونید کمی دیرتر هم آزمون زدن رو شروع کنید اما خیلی فاصله نندازید و حداقل ده کنکور داخل و خارج شبیه سازی شده رو بررسی کنید!
من از کتاب دور دنیا گاج، کتاب زرد عمومی و کتاب 20 کنکور عمومی خوشخوان برای آزمون زدن و بازیابی کردن استفاده کردم. علاوه بر آزمون های قلم چی و سنجش چند آزمون جامع از موسسات دیگه هم حل کردم. بیشترین شباهت رو به کنکور سراسری آزمون های سنجش داشتن هم از لحاظ سطح دشواری و هم از لحاظ تیپ کلی سوالات فقط ساختار آزمون های سنجش خیلی بهم ریخته بود که تو کنکور سراسری منظم تر شده بود. توصیه میکنم آزمون های جامع سنجش رو چند بار تحلیل و مرور کنید!
خلاصه نویسی
آخر تابستون، انتهای نیم سال اول و نوروز، زمان های مناسب تری برای خلاصه نویسی هستند! هیچ وقت وقتی تازه شروع به مطالعه مبحثی کردید خلاصه نویسی نکنید. من بعد از اینکه به درک عمیق تری از مطالب می رسیدم و قسمت های مهم تر رو تشخیص می دادم اونها رو یادداشت می کردم و بعدا خیلی به دردم می خوردن! برای فیزیک و شیمی خلاصه نویسی های طبقه بندی شده داشتم و کنار آزمون های جمع بندی هم یه کلاسور برداشتم و تمام نکاتی که توی آزمون ها باعث اشتباهم می شد رو یادداشت کردم و چند بار مرور کردم. جوری خلاصه بنویسید که بدونید بعدا مطالعه رو براتون آسون تر میکنه! نه خیلی کلی و نه خیلی جزئی. از جدول استفاده کنید، شکل بکشید، سوالا رو تیپ بندی کنید! روش های متفاوتی وجود داره که بتونید یه خلاصه خوب بنویسید. به نظرم خلاصه های خودتون بهتر از کتاب های جمع بندی هستند. من با کتاب های آزمونی خیلی بیشتر از کتاب های جمع بندی حال میکردم.
سعی کنید تو دوران جمع بندی شرایطی سخت تر از کنکور رو شبیه سازی کنید تا سر جلسه خیلی راحت تر آزمون بدید! من با صدای بلند تلویزیون هم آزمون زدم.
بهمن بازرگانی مولف کتاب های شیمی مبتکران در مقدمه کتاب دوزادهم شیمی مبتکران مثال جالبی از یوسین بولت رو نقل میکنه:
یوسن بلت برنده 9 مدال المپیک و سریع ترین مرد جهان است! او مربی ای داشت به نام گلن می که خود یوسن بلت در موردش چنین می گوید: اوایل کمی با گلن در مورد سبک تمرین ها بگو مگو داشتیم. چند کیلو وزنه را به بدن من می بست و می گفت حالا با تمام سرعت بدو! اوایل مخالفت می کردم. استدلال من این بود که این وزنه ها چه ربطی به مسابقه دو سرعت دارد. می گفتم در المپیک قرار نیست من با بدن بسته شده به وزنه ها بدوم پس چه ومی دارد در تمرین ها چنین کاری بکنم. در نهایت اما، گلن مرا قانع کرد که به همین منوال به تمرین ها ادامه بدهم. بعد از حدود چند هفته قرار شد رکورد خودم را در تمرینات و البته بدون بسته بودن به وزنه ها امتحان کنم. به محض باز شدن وزنه ها از بدنم احساس کردم قادرم پرواز کنم. دیگر با تمام قوا دویدن کاری تفریحی به نظر می رسید چرا که بدنم به دویدن با وزنه ها عادت کرده بود. بدین ترتیب رکورد من در مدت کوتاهی به میزان قابل توجهی افزایش یافت!
علاوه بر حل آزمون ها بهتره برای مرور نهایی در هفته آخر یه دفترچه نکات از آزمون های جامع داشته باشید و تو اون بعد از تحلیل هر آزمون نکات مهم و اونهایی رو که زود به زود فراموش میکنید یادداشت کنید و هفته آخر چند بار مرورش کنید. بهتره بخش های حفظی بعضی کتاب ها مثل شیمی رو هم یادداشت و هفته آخر علاوه بر تورق سریع بخش های حفظی رو دقیق تر مرور کنید.
مهارت آزمون دادن چی هست اصلا؟
مهارت آزمون دادن یعنی بتونید بهترین نسخه خودتون سر جلسه باشید! یه سری راهکار ها هستن که میتونن خیلی بهتون کمک کنن! از جمله اونها روش و منها و روش زمان های نقصانیه! البته من تاکید میکنم حتما صبح قبل از آزمون یا روز قبلش یه پیش آزمون هم برای خودتون تهیه کنید و حتما بنویسیدش! این دو تا لینک که بهتون روش زمان نقصانی و و منها رو یاد میده:
روش زمان های نقصانی (تاکید میکنم شخصی سازیش کنید)
روش و منها
اما پیش آزمون و هدف گذاری چی هست؟
یعنی با خودتون یک سری چیز ها رو قبل از آزمون طی کنید، با توجه به عملکردی که در طی دو هفته داشتید تعیین کنید که چقدر آماده هستید و به نظر خودتون چند تا از ده تا سوال هر درس رو می تونید در زمان معین پاسخ بدید؟ اغراق نکنید اما سعی کنید یکم به خودتون ارفاق کنید! مثلا اگه فکر می کنید 8 از 10 می زنید اما شک دارید هدفتون رو روی 7 از 10 تنظیم کنید اینطوری آرامش بیشتری سر جلسه دارید! بهترین کار اینه که آزمون متقارن سال پیش رو چهارشنبه یا پنجشنبه قبل از آزمون حل کنید که دید واضح تری داشته باشید! سعی کنید احساساتتون رو هم نسبت به هر درس یادداشت کنید مثلا: "هی پسر شیمی رو چقدر خوب خوندم و چقدر آمادم اما احساس میکنم توی فیزیک یکی دو تا سوال وقت گیر میاد که بهتره اونا رو بذارم آخر آزمون و حلشون کنم" مهم نیست که این احساسات درست هستن یا غلط فقط نوشتنشون قبل از آزمون حس آرامش و دورنگری بهتون میده و سر جلسه ناخودآگاه برای اجرا روش و منها و نقصانی منطقی تر عمل می کنید!
نتایج آزمون های من چقدر با کنکور تفاوت داشت؟
تقریبا میتونم بگم کنکور بهترین آزمونم بود تو قلم چی رتبه های بهتری هم داشتم ولی از همه جمع بندی های سنجش و قلم چیم بهتر بود! بعضی ها معتقدن که تو دوران جمع بندی نمیشه پیشرفت کرد! مثلا من تو همه آزمون های جامع ام هم قلم چی و هم سنجش بلا استثنا پیشرفت کردم و کنکور هم بهترین آزمونم شد! پس این حرف مضخرفه. امسال به خاطر سبک متفاوت سوالات و سطح سختی سوالات نتایج یکم غیر قابل انتظار شد و با آزمون های آزمایشی متفاوت تر بود! اما برا من رتبه های قلم چیم به رتبه کنکورم نزدیک تر بود نسبت به رتبه های سنجش.
کتابخونه یا خونه؟
خونه! من اوایل به علت اینکه میز مناسبی نداشتم میرفتم کتابخونه اما توصیه میکنم خونه درس بخونید! یکی از مهم ترین دلایلش برای خود من آرامش فکری بود و اینکه به کار های دیگران فکر نمی کردم و رو خودم متمرکز بودم! اگه احساس بی انگیزگی می کنید البته، چند روز برید کتابخونه تا دوستاتون رو ببینید و انگیزه بگیرید اما اگه مدرسه می رید دیگه به این موضوع هم نیازی ندارید!
انگیزه؟
آره بعضی وقتا بی انگیزه می شدم! تو یوتیوب چندتا کانال پیدا کرده بودم که ویدیو های انگیزشی می ذاشت که یکیشون
بن اسکات بود و گاهی اوقات موقع استراحت و چیزی خوردن نگاه می کردم و برام مفید بود! از ویدیو های دکتر اناری هم برای انگیزه گرفتن استفاده می کردم. مصاحبه رتبه های برتر و ویدیو هاشونم خیلی بهم انگیزه میداد گاهی اوقات تو تنهایی تو اتاق با خودم یه طورایی مصاحبه می کردم و اداشون رو در میاورم :دی. از نیم سال دوم تصمیم گرفتم یه تفریح مشخص داشته باشم که حالم رو خوب کنه و سریال
بیگ بنگ تئوری رو دیدم که قسمت های کوتاهی هم داشت و ذهن رو هم درگیر نمی کرد! از طرفی واقعا باهاش حال می کردم و روز قبل از کنکور هم یه قسمت نگاه کردم :)
چن ساعت میخوندی؟
حقیقتا برای هر فردی متفاوته! برای من روز های مدرسه حدود 5 ساعت و در بهترین حالت 6:30 ساعت و در روز های تعطیل 9 ساعت حدودا و در بهترین حالت 11 ساعت!
مشاورت کی بود؟
خودتون باید تصمیم بگیرید که مشاور می تونه کمکتون کنه یا نه اما من رو نمی تونست کمک کنه! من همیشه باید تصمیمات اساسی رو خودم می گرفتم و خب فکر نمی کردم مشاور ها هم بتونن برام کاری انجام بدن! به نظر من حرف های مفید یک مشاور در کل 5 ساعته! یعنی اگه بخواد همه روش ها و برنامه ها و. بهتون یاد بده 5 ساعت زمان می بره و بعد از اون سواد شما و فرد مشاور یکسان خواهد بود _حداقل در زمینه کنکور_. اما اگه شما مشکل خیلی اساسی دارید! یعنی نمیتونید برا خودتون برنامه بریزید و اصلا نمی دونید چه کاری درسته یا غلط اونوقت مشاور بگیرید! (این یه نظر شخصیه!)
البته! بعضی از موارد باید با توجه به برهه زمانی به داوطلب ها گوشزد بشه! برای اینکه بی بهره نمونید حتما مجله قلم چی رو بخونید. اگه بیشتر علاقه مند بودید به صحبت های آقای قلم چی که بعد از هر آزمون تو سایت بارگزاری می شد گوش بدید و یا از منابع دیگه اطلاعات جمع آوری کنید. من بعضی وقتها فیلم های آقای پوردستمالچی رو نگاه میکردم و گاهی هم به
ویس های آقای افشار گوش میدادم.اما به نظرم ارتباط با دانشجو ها و دوستایی که رتبه های خوبی میارن خیلی میتونه کمکتون کنه! من سعی میکردم این ارتباط رو داشته باشم.
دفتربرنامه ریزی چی؟
سال یازدهم از دفتربرنامه ریزی قلم چی استفاده میکردم. تابستون کنکور تصمیم گرفتم دفتر برنامه ریز خودم رو بسازم که این ایده بعدا از
آقای عبدالله رئیسی رتبه 2 کنکور 97 هم شنیدم. اول دستی می نوشتم و خط کشی میکردم و بعد دیدم انرژی و تایم زیادی ازم میگیره تصمیم گرفتم یه روز بشینم و طراحیش کنیم و بعد چاپش کنم.
یه نسخه طراحی کردم و یدونه چاپ کردم و امتحانی نوشتمش برای طراحی هم از ایده های مختلف دفاتر برنامه ریزی گاج و قلم چی و مهروماه استفاده کردم و یه طورایی اونا رو برا خودم بهینه سازی کردم. رفته رفته دفتر برنامه ریزیم بهتر و حرفه ای تر شد عکس اولی نسخه 1.0 و عکس دومی نسخه 2.0 و عکس آخری تایم لاین روزانه منه. البته میدونم که بعضی جاهاش براتون مبهمه! بایدم باشه چون این "دفتر برنامه ریزی من" ـه و کس دیگه نمی تونه ازش استفاده کنه اما به طور کلی با توجه به ترازی که هر آزمون میاوردم یه برنامه کلی می نوشتم و اجراش میکردم. در واقع هر هفته یک کاغذ پشت و رو که یک رو شامل برنامه ریزی کلی می شد و یک رو شامل تایم لاین می شد رو پر می کردم.
نسخه اولیه دفتر برنامه ریزی من
نسخه ثانویه دفتر برنامه ریز من
تایم لاین من
از تابستون تا عید دفتر خودم رو پر میکردم ولی چون بعد از عید سبک برنامه ریزی متفاوتی داشتم دیگه کنار گذاشتمش و خودم و ساعت مطالعه ام رو هم کامل شناخته بودم! شاید علت بعضی نوسان هام هم همین بود! اما ثبت کردن ساعت مطالعه و تعداد تست و تراز و آنالیز اونها کار به شدت مفیدیه! شاید اولا مثل من نتیجش رو نبینید ولی بعد از چند هفته که به عقب نگاه میکنید خیلی راحت تر نقاط ضعف برنامه ریزی هاتون رو می شناسید و حفره ها رو پر می کنید! اصلا یه چیزی هست که میگه ثبت کننده ها موفقن!
اشتباه محاسباتی داشتی؟ چطوری دقت و سرعت محاسبه رو بالا می بردی؟
اولا خیلی اشتباه محاسباتی داشتم. وسطای تابستون با کتاب ورزش ذهن گاج آشنا شدم که به شدت و به شدت سرعت و دقت منو بالا برد. این کتاب تشکیل شده از یه سری محاسبه ساده است که شما روزانه انجام میدید و زمانتون رو یادداشت میکنید و سعی میکنید که هر روز بهترش کنید و یک دور خوندن کتاب 60 روز طول میکشه که شما در روز آخر میبینید چقدر تو آزمون های مختلفش نسبت به روز اول بهتر عمل کردید!
برای کاهش بی دقتی ها هم تست ساده زدن کمکتون میکنه! یعنی از کتاب های ساده تر به تعداد زیاد تست بزنید تا روی زیر و بم محاسبات تیپ های محتلف تست مسلط بشید اگه بعد از آزمون سوالا رو تحلیل کنید متوجه خواهید شد که بی دقتی های شما اغلب تو جاهای خیلی ساده که تو خونه ازشون غافل بودید رخ داده! یادمه که از کاظم قلم چی شنیدم : اشتباهاتتون رو به دوستاتون بگید تا تکرار نشن! این واقعا جواب میده! علاوه بر این به پیشنهاد یکی از
دوستام میتونید دفترچه ای رو برای ثبت اشتباهات هر آزمونتون اختصاص بدید و اونا رو مرور کنید البته سعی کنید خیلی زیاد ننویسید که نوشتن و مرورش طاقت فرسا نباشه!
چقدر خواب؟ چقدر تفریح؟ چقدر استفاده از نت؟
به طور متوسط 7 ساعت می خوابیدم! قبلا روتین خواب نداشتم که در یک ساعت مشخص بخوابم و در یک ساعت مشخص بیدار شم! اما ماه آخر و مخصوصا دو هفته آخر این روتین رو ایجاد کردم و شب کنکور هم در همون زمان به رخت خواب رفتم. تفریح داشتم ولی نه در حد زیاد! شاید فیلم زیاد دیده باشم ولی بیرون رفتن با دوستا و بقیه تفریحات از جمله ورزش و . حدودا صفر بود! کلا تفریح نکردن با شخصیت من سازگار نبود. عصر جمعه بعد از آزمون ها تنهایی قدم میزدم و آهنگ گوش میدادم همین موضوع باعث میشد بخشی از تحلیل آزمونم بمونه برا شنبه.
نیم سال اول اینستاگرام رو نصب داشتم اما نیم سال دوم حذف کردم. پست های کنکوری رو گاهی میخوندم ولی فهمیدم که مفید نیستن! اما از تلگرام استفاده درسی داشتم_مثلا
کانال رایان کلاس که اساتید تست حل میکردن_ و از وب هم برای وبلاگ نویسی و وبلاگ خوندن و سایت کانون استفاده میکردم! با بچه های هم دورمون تو سایت در ارتباط بودیم و رفع اشکال هم میکردیم که بعد ها تبدیل به یه گروه تلگرام شد. اونم به نوبه خودش برام مفید بود. اونجا هم میدیدم که خیلی از رتبه های برتر بر خلاف تصورم از اینترنت استفاده معقول و اصولی دارن و این که کلا تعطیل باشه شرایطی نبود که من بتونم باهاش کنار بیام! اما حتما سعی میکردم زمان هایی سر بزنم که انرژیم افت کرده و یا برنامه درسیم رو رسوندم و تو زمان های پر انرژی حتما درس رو تو اولویت قرار میدادم!
اجازه بدید یه لینک خوب بدم بهتون از سارا همتی رتبه یک کنکور تجربی 94 :
توصیه های سارا همتی
و بعد بریم سراغ منابع و روش های من:
کتاب هایی که با رنگ سبز مشخص شدن رو توصیه میکنم، در انتخاب کتاب هایی که با رنگ آبی مشخص کردم مطمئن نیستم و از انتخاب کتاب های قرمز رنگ پشیمونم.
!! کتاب های سه سطحی که اکثرشون رو داشتم و برای آزمون های قلم چی خوب بودن و کتاب های کوچک خیلی جزئی رو جزو منابع نشمردم!
از کتاب دستور دریافت، قرابت هفت خوان، آرایه هفت خوان، لغت و املای دریافت (اول الگو داشتم که دیدم جالب نبود)، فارسی پایه مهروماه و آزمون پلاس ادبیات گاج استفاده کردم. ادبیاتم از اول خوب بود و المپیاد هم شرکت می کردم و تا حدی میخوندم براش اما برای کنکور اول درس به درس میخوندم و دیدم که جوابگو نیست بعد تصمیم گرفتم موضوعی بخونم. قرابت رو فقط تست می زدم حدودا 3 روز یکبار آزمون قرابت میزدم. آرایه رو اونایی رو که تو آزمون اشکالم در میومد رو از هفت خوان میخوندم و تست میزدم و تو مدرسه هم وقتی بیکار بودم آزمون آرایه میزدم در ضمن فیلم های آقای سبطی تو سایت آلا رو برای آرایه و دستور (نظام قدیم) دیدم که کمک خوبی بود. برای لغت و املا که روز های آخر منتهی به آزمون بودجه آزمون رو میخوندم و بعد از عید یه برنامه منظم طبق برنامه قلم چی برای مرور لغت ریختم ماه آخر هم بیشتر میخوندم و تست های جامع و بخش جمع بندی کتاب دریافت هم برام خیلی کمک کننده بود! املا یه سری نکات ریز داره که اونا رو با تست زدن پیدا می کنید و همون نکات اغلب تکرار میشن. امسال کنکور لغت و املا رو آسون داده بود و همه رو جواب دادم. دستور یکم سخته و قلق داره! کتاب دریافت خیلی مفهومیه و راستش رو بخواهید فراتر از سطح کنکوره اما کاملا جوابگوعه و وقت خیلی زیادی هم ازتون نمی گیره من خودم تو یه فرصت یک الی دو ساعته هر چند صفحه میتونستم میخوندم و دستور رو زیاد با برنامه آزمون پیش نمی رفتم اما تو آزمون های جامع تاثیر موضوعی خوندن دستور هم کاملا مشهود بود. آزمون پلاس گاج هم خیلی کتاب خوبی برای افزایش سرعت بود تست های خوبی هم داشت. اما سمت کتاب های درس به درس نرید چون خیلی کمک نمی کنن.
یکی از درسایی بود که خیلی ازش می ترسیدم از کتاب مهروماه استفاده کردم و بهترین کتاب بازار بود به نظرم و ضمیمه ای داشت که بخش تشکیل و تعریب کنکور رو پوشش میداد و به لطف این ضمیمه سوالت شکل و تعریب رو ماه آخر کار کردم و تو کنکور جواب دادم. فیلم های آقای ناصح زاده تو سایت آلا رو برای نظام قدیم تو تابستون دیدم و وقتی فیلم های جدید هم اومد نگاه کردم و بد نبودن از اونها هم میتونید استفاده کنید.
برای متن از کتاب میکرو طلایی گاج استفاده کردم که فقط متن های کنکور بودن و ترجمه و پاسخ خوبی هم داشتن. شما از هر کتاب دیگه می تونید استفاده کنید ولی متن های کنکور رو در اولویت قرار بدید
برای پایه کتاب میکرو رو گرفتم که اصلا خوب نبود. برای دوازدهم کتاب خیلی سبز رو گرفتم که خیلی تست های خوبی داشت ولی درسنامه خوبی نداشت و به نظرم برای دینی اگه معلم خوب دارید (که ما داشتیم تو مدرسه) درسنامه خاصی نیاز نیست. من بعد تدریس معلم چندتا تست برای بازیابی حل میکردم و بعد متن کتاب رو میخوندم و دوباره تست میزدم. همه پاسخ نامه رو هم میخوندم و تست هایی رو که غلط میزدم طبق آدرسی که کتاب خیلی سبز تو پاسخ نوشته بود از رو کتاب مشخص میکردم و دوباره میخوندمشون. بیشتر هفته دوم آزمون دینی میخوندم. تو سال تحصیلی برای پایه فقط متن کتاب رو میخوندم و سوالات آزمون ها رو تحلیل میکردم و از کتاب جمع بندی مولتی ویتامین انتشارات گاج هم هفته دوم آزمون و هم ماه آخر استفاده کردم و توصیه میکنم. در کنار اینها از کتاب مینی میکرو گاج برای آیات استفاده میکردم که کتاب می بود! قبول دارم نکات خارج از کنکور هم داشت ولی در نهایت درک شما رو از آیات خیلی زیاد میکرد! به توصیه جمع کثیری از دوستان هم کتاب دینی مسلم بهمن آبادی- سفیر خرد کتاب خوبیه برای دینیمون!
زبانم از اول خوب بود. تابستون کتاب نترسیم از متن کیاسالار رو تموم کردم طول سال هم تا حد ممکن کتاب پت و متن رو زدم. منبع اصلیم کتاب دکتر اناری بود که خوب بود و کتاب پایه خیلی سبز هم داشتم و تنها اشکالش این بود که خیلی حاشیه رفته بود و بی خود سخت کرده بود. برای آزمون زدن و افزایش سرعت هم از کتاب آزمون پلاس گاج استفاده کردم تو این درس اما فکر کنم موج آزمون الگو کتاب بهتری باشه برا آزمون و جمع بندی.
برا حسابان: خوشخوان دوازدهم، نردبام خیلی سبز، آبی دوازدهم، حسابان مولتی ویتامین جلد 2، IQ یازدهم ، نردبام دهم، آبی دهم، خیلی سبز دهم، موج آزمون جامع، فصل آزمون جامع
برا هندسه: پایه آبی، دهم و یازدهم خیلی سبز، یازدهم الگو، جامع مهروماه، دوازدهم آبی، فصل آزمون پایه
برا گسسته و آمار: پایه میکرو، جامع آبی، جامع IQ، گسسته خوشخوان، گسسته الگو، خط ویژه گاج
معلم خوبی برا حسابان داشتیم و بعد از کلاس مدرسه تو خونه تست حل میکردم و اشکالام رو علامت دار میکردم. کتاب های آبی که پیمانه ای بودن خیلی راحت میشد روشون برنامه ریخت و تمومشون کرد بعد از تموم کردن کتابای آبی کتاب های سطح بالاترم مثل نردبام و آی کیو رو کار میکردم و اگه طول سال وقت میشد آزمون های مبحثی موج آزمون و فصل آزمون رو برای تقویت سرعت و دقت حل میکردم و مخصوصا تو ایستگاه های جبرانی از اینجور کتاب های آزمون دار زیاد استفاده میکردم، ماه های آخر و بعد از عید هم که جای خود دارد.
هندسه درس خاصیه و نیاز به خلاقیت بالایی داره از تست های ساده شروع کنید به خوندن و به هیچ وجه سمت منابع خیلی سخت و خارج کنکور نرید چون اونوقت به سوالات ساده هم به دید سخت نگاه میکنید و حلشون باز میمونید. کتاب آبی کتاب خیلی خوبی بود و طبق تجربه بقیه دوستان کتاب میکرو طلایی هندسه هم کتاب خوبیه!
آمار که خب جزو مباحث تقریبا روتین و راحته اما گسسته ممکنه اذیتتون کنه! هیچ وقت از تمرین های کتاب درسی مخصوصا تو اینجور درسا غافل نشید و بعد برید سمت حل تست! اینم از اون درسایی که تست سخت زیاد میشه در آورد ازش ولی معمولا تو کنکور نمیان! آخرای سال برای جمع بندی آمار از آی کیو استفاده کردم و خب درسنامه خلاصه ای برای مرور داشت و تست های خوبی هم داشت. به گسستش هم یه ناخنکی زدم ولی فکر کنم کتاب آبی و الگو کافی بودن! کتاب خوشخوان هم برای در آوردن نکات خاص بهتره و تقریبا همه چی رو توضیح داده و کتاب خوبیه اما یکم حاشیه رفته و وقت بیشتری ازتون میگیره!
کتابای فرید شهریاری انتشارات خیلی سبز رو به شدت توصیه میکنم چون کاملا منطبق بر کتاب درسین و سطح مشابهی با سوالات کنکور 98 دارن! من برای تست بیشتر از کتاب میکرو طلایی گاج جامع هم استفاده میکردم که کتاب خوبی بود و سوال سخت هم به اندازه کافی داشت! از کتاب موج آزمون پایه هم تابستون، طول سال و در دوران نوروز استفاده کردم. تو درس فیزیک هم از تمرین های کتاب درسی و متن دروس تو درس های حفظی مثل ویژگی مواد و فیزیک هسته ای غافل نشید! کتاب یازدهم نردبام رو هم داشتم که ترجیحا توصیه نمی کنم برید سمت اونجور کتاب ها و اول روی مفاهیم اساسی متمرکز بشید.
بهترین روش مطالعه شیمی که من تونستم بهش برسم این بود بعد از تدریس معلم یه بار خیلی سریع و رومه وار کتاب درسی رو مطالعه کنید و بعد تست آموزشی بزنید و با دقت خیلی زیاد همه گزینه های رو با پاسخ نامه بررسی کنید و با کتاب درسی تطبیقشون بدید. نکاتی رو که تازه کشف میکنید تو کتاب درسی یادداشت کنید و اشکالاتی که تو آزمون دارید رو هم با یه رنگ دیگه تو کتاب درسی بنویسید! مهم نیست که فکر میکنید درس رو یاد گرفتید یا نه حتما و حتما چند بار متن کتاب رو تو فرجه آزمون بخونید تا کامل بهش مسلط بشید و خط به خطش رو حفظ بشید!
بعد از این مرحله تست ها رو زمان دار بزنید و درسنامه کتاب آموزشی رو هم مرور کنید (اگه دبیر خوبی ندارید میتونید مطالعه درسنامه رو زودتر قرار بدید اما خیلی روش مکث نکنید بعد از یک بار مطالعه برید سمت تست زنی و مطالعه متن کتاب درسی). برای تست زمان دار میتونید از موج آزمون ها هم استفاده کنید که هم تست های خوبی داشتن و هم درسنامه خلاصه و کاربردی!
من از کتاب های آبی دوزادهم، شیمی شگفت انگیز دوازدهم، شیمی خیلی سبز دوازدهم، شیمی خیلی سبز پایه
سلام، من بنیامین بیضایی هستم رتبه 189 کشوری و 65 منطقه 2 کنکور سراسری 98 رشته ریاضی، سعی میکنم در این پست شما رو با یکسری راهکار ها و نکاتی آشنا کنم که مطمئنم بهروری شما رو افزایش میده (حداقل بهره وری منو افزایش داد) و مسیر کنکور رو برای شما هموارتر میکنه.
این پست به درد کیا می خوره؟ :)
_دانش آموزانی که امسال کنکوری هستند و قصد دارن بهترین نتیجه ممکن رو به دست بیارن.
_فارغ التحصیلانی که در پی تغییر روش مطالعه و یا بهبود اون هستن.
_افرادی که به طور جدی به دنبال راهکار های منطقی و اصولی هستن و بیشتر به روش هاشون فکر می کنن.
_دانش آموزان سال های پایه که به آینده خودشون فکر میکنن.
این پست به درد چه کسایی نمی خوره؟ :|
_افرادی که در پی یافتن روش های خاص و معجون های موفقیت یک شبه هستن.
_افرادی که نمی خوان بهتر از "خود الان"ـشون باشن.
چرا دوست داشتم همچین متنی بنویسم؟ و چطور از این متن بهتر استفاده کنیم؟
راستش رو بخواهید خسته شدم از دیدن تبلیغاتی که هر روزه دانش آموزان رو دعوت به موفقیت یک شبه در کنکور سراسری می کنن، خسته شدم از دست آدم هایی که هر روز فریب این تبلیغات رو می خورن و به امید موفقیت با برنامه های کذایی کلی پول خرج می کنن و در نهایت به نتیجه دلخواهشون نمی رسن. می خوام در این پست بهتون بگم که داستان من در کنکور سراسری چطوری سپری شد!
بهتره تو یه زمان مشخص حدودا 1 ساعته این پست رو بخونید! سعی کردم هر چیزی که به ذهنم می رسید رو توضیح بدم اما برای اینکه از بحث اصلی منحرف نشیم و خیلی طولانی ننوشته باشم کلی لینک لا به لای نوشته ها دادم که حتما حتما بهشون سر بزنید! خودمم سال کنکور اغلب این لینک ها رو مطالعه کرده بودم! (بعضی لینک ها صوتی و تصویرین و یا طولانی ترن میتونید اونها رو ذخیره کنید و بعدا بهشون سر بزنید) کلیت پست تشکیل شده از هفت بخشه:
این ایده رو انتخاب کردم که بیشتر در مورد تابستون و اهمیت درس های پایه با هم صحبت کنیم! داوطلبان اندکی هستند که از سال های پایه "کنکوری" درس میخونن و منابع تستی رو برای هر درس تموم میکنن اگه از این دسته داوطلب ها باشید بیشتر نیاز به مرور و تست زنی تو تابستون دارید (توصیه میکنم از روش بازیابی که پایین تر توضیح دادم، استفاده کنید) و حتی می تونید پیشروی کنید و از درس های دوازدهم هم مطالعه کنید!
اغلب داوطلب ها (مثل من) معمولا تو سالهای پایه پراکنده درس میخونن و کمی هم تست کار میکنن. این موضوع خیلی هم بد نیست البته اگه مفهوم کلی دروس رو هم یادگرفته باشید! اگه مفهومی خونده باشید ولی زیاد تست کار نکرده باشید جای جبران هست و وقت کافی دارید.
اگه جزو دسته داوطلبانی هستید که کلا درس نخوندید و فقط برای سال آخر سرمایه گذاری خواهید کرد بهتره یک پایه رو تو تابستون به طور کامل بخونید و هر چقدر که تونستید برسونید از اون یکی پایه بخونید و توجه کنید که مطالب به هم پیوسته رو هم کنار هم یاد بگیرید. اگه پایه دهم رو کامل بخونید پایه یازدهم رو تا انتهای نیم سال اول همراه ترم اول دوازدهم تموم می کنید و بعد از اون دوباره دهم رو با برنامه آزمون آزمایشی مرور خواهید کرد اینطوری تو عید هم میتونید بخش زیادی از دوازدهم و دو پایه رو جمع بندی کنید و مطمئن باشید که مشکلی پیش نخواهد اومد!
یکی از اشتباهات من این بود که تلاش کردم همه دروس دهم و یازدهم رو تو تابستون بخونم و راستش رو بخواهید بعضی جاها رو ماستمالی کردم که زودتر تموم شه! ولی اینکار اشتباه بود به نظرم! خوندن مباحث حفظی دروس عمومی هم اشتباه دومم بود! اگه مبحثی از دروس عمومی (مثلا قرابت معنایی یا آرایه) از یادتون نمیره تابستون بخونیدش ولی متن دینی رو خوندن عملا کار مناسبی نیست! (اگه آزمون میرید یه حداقل زمانی بهش اختصاص بدید اما واقعا روش وقت نذارید)
یا شما معلم خوب دارید تو مدرسه و مدرستون با برنامه آزمونی که شرکت میکنید هماهنگه یا اینطور نیست! من معتقدم که کلاس درس جای یاد دادن فرمول های تستی و یا جزئیات ریز نیست بلکه دانش آموزا سر کلاس باید با کلیت دروس آشنا بشن و سر رشته کلاف رو پیدا کنن و تو خونه با حل تست و تمرین بیشتر و رفع اشکال با پاسخ نامه بتونین به درس مسلط بشن!
مریم میرزاخانی در پاسخ به خبرنگار کره ای که در مورد مدارس ایران سوال می پرسه میگه: . همین که معلمانی داشته باشید تا شما را تشویق کنند که چیز ها را خودتان بخوانید کافی است! فکر می کنم واقعا بیشتر چیز هایی که شما در کلاسِ درس یاد میگیرید در مورد پرانگیزه بودن و ادامه دادن مسیر به تنهایی است!
با اینحال اگه احساس می کنید نمیتونید کلیات درس رو سر کلاس یاد بگیرید میتونید کلاس کنکور شرکت کنید که الان به لطف تکنولوژی میتونید تو کلاس های آنلاین هم شرکت کنید.
باید علمی درس رو یاد بگیرید! با توجه به خیل عظیم دانش آموزا که اخیراً به سمت کنکور سراسری هجوم آورده اند طبعا این خیل عظیم پول زیادی رو به دست اندر کاران کنکور می رسونه و یک رقابت مضحکی هم گاهی بین شومن ها شکل می گیره!
شومن کیست؟ شومن ها معمولا با بالا و پایین پریدن سعی میکنن سرگرمی های متنوعی برای دانش آموزان خلق کنند که در نهایت هم برای اونا سودی نداره! معمولا کسانی که بیش از حد شعر می خونن، اسم های عجیب و غریب برای روش های خود خلق میکنن، فرمول های "من در آوردی" برای هر نوع تستی پیدا میکنن و سعی میکنن با کلید واژه هایی اونها رو در کله دانش آموز بخت برگشته فرو کنن، کسانی که تُن صداشون رو بیش از حد عوض می کنن و برای جذب دانش آموزان در کلاس حاضرند از هر لفظی استفاده کنند معمولا معلم نیستند و شومن هستند! البته این موضوع در مورد همه درست نیست شعر های خنده داری که در ذهن می مونه و یا حرکاتی که باعث یادگیری بهتر دروس می شه اگه در حد معقول و قابل استفاده باشه خیلی هم خوبه و من هم استفاده می کردم ولی اگه بیش از حد باشه دیگه قابل استفاده نیست و شما رو بیشتر سردرگم می کنه! یادگیری شما در کلاس درس و تاثیر مثبت کلاس های کنکوری در تراز شما بهترین ملاک انتخاب یک معلم خوبه! البته مشاهده شده که برخی معلم ها و موسسات برای اینکه دانش آموز به ناکارآمدی روش هاشون پی نبره توصیه میکنند که "در آزمون های آزمایشی شرکت نکنید" و شروع میکنند به بهانه گیری های نادرست در مورد آزمون ها مثلا: برنامه اش بد است! سوالش غیراستاندارد است وگرنه سوالات کنکورر با روش های ما حل می شود! از کتاب های خودشان سوال می دهند! وقتش کم است! سوالش معما است و یا سلیقه است و . البته برخی از این اشکلات صحیحه ولی نه در حدی که دانش آموز شرکت نکردن رو به شرکت کردن ترجیح بده و آزمون برای سنجش اطلاعاتش ملاک درستی نباشه.
همه اینها رو گفتم که بگم فریب شومن ها را نخورید و فکر نکنید با بالا و پایین پریدن و سر و صدای بیش از حد قراره دروس رو بهتر یاد بگیرید!! معلم هایی که با طمأنیه و استفاده از اصول علمی درس می دن غالبا دانش آموز رو درست تر هدایت می کنند!
تجربه من: برای کلاس کنکور هزینه نکردم چون احساس نیاز نمی کردم اما چند مورد از دی وی دی ها رو که البته اون هم برای نظام قدیم بود و به دست من رسیده بود دیدم ولی به نظرم خیلی مفید نبود و اون روش ها رو هم معمولا از کتاب ها می شد استخراج کرد. وقتی خودتون روشی رو برا خودتون می سازید بهتر از اینه که از کس دیگه اونو یاد بگیرید مثلا من مسائل شیمی رو با ترکیبی از کسر تبدیل و کسر پیش ساخته حل میکردم و چند نفر از دوستام که رتبه های خوبی هم آوردن با روش نوشتاری خاصی از کسر تبدیل که خودشون ساخته بودن مسائل رو حل میکردن و سرعت خوبی هم داشتن یعنی خودتون به روش های خاص حل برسید نه اینکه کسی بهتون بگه! الان خیلی باب شده که مثلا بدون فرمول سوالات سینماتیک رو حل میکنن و یا فقط با نمودار همه سوالات رو حل میکنن! برای تست هایی که خودشون طرح میکنن بله!! ولی همه تست ها رو نمیشه اینطوری حل کرد و یا برخی از تست ها با فرمول های کتاب درسی راحت تر حل می شن تا نمودار. اینا رو خودتون باید تشخیص بدید. از طریق حل تست و تحلیل تست هایی که حل میکنید! در ضمن روش های خاصی هم هستند تو حل مسائل مثل عددگذاری و استفاده از گزینه ها که خیلی از تست های سخت با اونها حل میشه و توصیه میکنم اونها رو هم تو خونه تمرین کنید اگه فرصت کردم چند مثال از این مسائل رو براتون می نویسم!
راستی! آخر های سال که مدرسه نرفتیم و برخی از مباحث رو نرسونده بودیم من از فیلم های گزینه دو برای آموزش اون دروس (که رایگان روی سایتش بود) استفاده کردم و واقعا خوب بودن از جمله حسابان و فیزیک و شیمیش! من شیمی رو در طول سال هم دیدم که یک آموزش کاملا مفهومی بود هیچ جنگولک بازی خاصی نداشت و خیلی هم مفید بود! البته مثل همه آموزش ها و کلاس ها بی اشکال هم نبود! (من این فیلم ها رو از
tva که گزینه دو بخاطر ثبت نام تابستون رایگان اشتراکش رو داده بود نگاه کردم) چند مورد از ویدیو های سایت آلا رو هم دیدم که همش مفید نبودن و احتیاج به گلچین شدن داشتند! (مثلا عربی آقای ناصح زاده خوب بود)
بهترین منبع، منبعیه که با اون احساس راحتی میکنید و البته نتیجه خوبی هم از اون میگیرید! ممکنه رتبه های تک رقمی از اون استفاده نکرده باشن ولی مهم اینه که بدونید برای شما جواب می ده! در کنار این موضوع یک سری اصول هستند که به شما کمک می کنن منبع مناسبی رو انتخاب کنید:
بهترین سبک برنامه ریزی که من ازش استفاده کردم برنامه ریزی حجمی زمانی بود! به طور کلی یعنی شما مشخص کنید که یک حجم خاصی رو در یک زمان خاصی مطالعه کنید. من خودم این روش رو از توضیحات آقای افشار یاد گرفتم که به صورت رایگان این فایل صوتی رو در اختیار عموم گذاشته بودن و من هم اینجا براتون آپلودش میکنم:
آموزش برنامه ریزی حجمی-زمانی-اولویتی علیرضا افشار (لطفاً فقط به بخش آموزشیش توجه کنید)
اما موضوع دیگه ای که خیلی مهمه و غالب افراد ازش غافل میشن تقویت برخی مهارت های نرم شماست که در طول سال کنکور به دردتون می خوره! یه داوطلب حرفه ای کنکور باید یاد بگیره وقتی انگیزه نداره چطور سریع خودش رو جمع و جور کنه! وقتی در آزمونی شکست می خوره چطور نا امید نشه! اگه خیلی خوب داره پیشرفت میکنه چطور به خودش مغرور نشه و. این ها مثال هایی از مهارت نرم هستند که به شما کمک میکنه.
من تابستون کنکور کتاب "
اثر مرکب"
دارن هاردی رو مطالعه کردم. (البته
نسخه صوتی ـش رو) همچینی قسمت هایی از کتاب مدیریت زمان برایان تریسی رو ورق زدم و در برهه از سال تحصیلی هم کتاب
123 بدرخش دکتر شهاب اناری رو مطالعه کردم و بخش هایی که برای نوشتن بود رو پر کردم! چند روز پیش که به اون کتاب نگاه می کردم متوجه شدم در تقویت باور من برای موفقیت تو کنکور سراسری نقش به سزایی داشته! نکته مهمی که هست اینه که در این موضوعات انتظار یک چیز خاص رو نداشته باشید. انتظار نداشته باشید یه نفر از راز سر به مهر موفقیت پرده برداری کنه.
این نمودار، نمودار وضعیت کلی آزمون های من تو آزمون های آزمایشی قلم چیه؛ می خوام با تحلیل این نمودار تجربه خودم رو در مورد پیشرفت تراز بهتون بگم: اولین آزمون از تراز 6600 شروع کردم. و در آخرین آزمون به 7400 رسیدم و میانگین کلی ترازم 7000 بود. اگه به اولای نمودار نگاه کنید من تقریبا تراز ثابتی داشتم و ت نمی خوردم! مشخص بود منابعم یکسان بود، ساعت مطالعه ام بیشتر نمی شد و روش هام رو تغییر نمیدادم و ترازم ثابت می موند. بعد از چند آزمون که تقریبا به آخرای نیم سال اول رسیده بودیم تصمیم گرفتم چند تا از منابعم رو تغییر بدم و روش های مطالعه ام رو بهتر کنم! رفتم سمت منابع ساده تر و جای درگیری با سوالات پیچیده تر تعداد تست هام رو افزایش دادم و خب نتیجه مثبتی گرفتم! نوسان داشتم چون بعضی جاها نمی تونستم با برنامه آزمون هماهنگ شم اما در کل روند رو به رشدی داشتم. یعنی می خوام بهتون بگم تغییر تراز یعنی تغییر روش، تغییر منبع، یادگرفتن مهارت آزمون دادن! اگه کار های تکراری انجام بدید نتایج تکراری می گیرید! البته اگه معتقدید کار در حال انجام کار درست هستید و هنوز پیشرفت نکردید کمی صبر داشته باشید! کار های کوچک شما در طول زمان مرکب میشن و اثرشون رو نشون میدن!
یه نکته جالب دیگه از این نمودار بهتون بگم: اولین آزمون جامع قلم چی(17 خرداد) دوباره تراز من حدود 6600 شده بود یعنی من یک سال تلاش کردم و ترازم رو از 6600 به 7400 بهبود دادم ولی در نهایت دوباره به سر خونه اول برگشتم و 6600 بدست آوردم! فکر میکنم کار منطقی این بود که نا امید بشم و کسی رو که هستم قبول کنم! اما تصمیم گرفتم غیر منطقی فکر کنم و جایگاه قبلیم رو بدست بیارم از اون به بعد هر تستی که حلش میکردم به هدف امتیاز گرفتن ازش توی آزمون بعدی حل میکردم، آزمون های شبیه ساز رو زمان دار میزدم، شرایط سخت و مختلفی رو شبیه سازی میکردم تا سر جلسه آزمون بهترین شرایط رو تجربه کنم و در نهایت دوباره در آخرین آزمون جامع تراز 7400 رو بدست آوردم! در واقع با تحلیل آزمون فهمیده بودم اشکال من علمی نیست و فقط روی تقویت مهارت آزمون تمرکز کردم! زمان هایی هست که همه ما نا امید می شیم و می خواهیم که کنار بکشیم اما باید جلوش بایسیتم! "عضلات کنار نکشیدن" خودتون رو از امروز تقویت کنید! هفته های آخر هفته های حساسیه!
.در مورد نقاط ضعف هم نکته ای رو گوشزد کنم: درس شیمی نقطه ضعف من محسوب می شد! تو سال های پایه به زور به درصد 50 می رسیدم و به طور میانگین 3 از 10 جواب می دادم! تصمیم گرفتم تابستون کلی روش وقت بذارم و حسابی پوشش بدم! باور کنید درسی که الان نقطه ضعف شما محسوب میشه قرار نیست تو کنکور هم نقطه ضعف شما باشه. سعی کنید ابتدا یک منبع روون تر انتخاب کنید و با حل تست و یادداشت نکات مهم و البته تحلیل سوالاتی که سر آزمون غلط می زنید یواش یواش خودتون رو تو اون درس تقویت کنید! البته هیچ وقت از نقاط قوتتون هم غافل نشید چرا که اگه فقط روی نقاط ضعف تمرکز کنید و اگه همش رو هم بر طرف کنید در نهایت تبدیل به یک فرد معمولی می شید نه یک فرد موفق! بهتره در کنار توجه ویژه به نقاط ضعف نقاط قوتتون رو هم از یاد نبرید!
توصیه میکنم همین الان یک تکه کاغذ بردارید و نقاط قوت و ضعفتون رو به طور مشخص روش بنویسید! این اولین گام یه برنامه ریزی درست در دراز مدته! میتونید برای تشخیص بهتر نقاط ضعف و قوت از
کارنامه های مختلفی که قلم چی میده استفاده کنید.
و اما! قبل از آزمون شما باید اینکارا رو انجام بدید. بعد از آزمون وقت تحلیل اون و مشخص کردن دقیق کار های اشتباهتون تو طول هفته است که باعث میشه شما با دید بهترین برنامه ریزی کنید! با افت تراز هیچ وقت نا امید نشید. تقریبا همه افراد برتر هم گاهی دوران افول داشتن و مهم اینه که نا امید نشدن! بلکه با تحلیل منطقی تشخیص دادن که چطور میتونن شرایط رو بهتر کنن!
به نظر من بهترین روش جمع بندی روش
بازیابی ـه، بهتره به جای دوباره خوانی مطالب اونها رو در ذهنتون بازیابی کنید! یعنی به جای خوندن، سوال حل کنید و بعد تصمیم بگیرید که کجا ها رو باید بخونید. این روش با اسم "
روش سه روز یکبار قلم چی" مطرح شده!
قلم چی برنامه ای هم تحت عنوان این روش بهتون میده معمولا، اما من توصیه میکنم خودتون این برنامه رو شخصی سازی کنید! اگه درسا رو زودتر تموم کردید زودتر آزمون زدن رو شروع کنید و هر چقدر بیشتر آزمون بزنید بهتره! اما اگه درسا رو دیر تر تموم کردید میتونید کمی دیرتر هم آزمون زدن رو شروع کنید اما خیلی فاصله نندازید و حداقل ده کنکور داخل و خارج شبیه سازی شده رو بررسی کنید!
من از کتاب دور دنیا گاج، کتاب زرد عمومی و کتاب 20 کنکور عمومی خوشخوان برای آزمون زدن و بازیابی کردن استفاده کردم. علاوه بر آزمون های قلم چی و سنجش چند آزمون جامع از موسسات دیگه هم حل کردم. بیشترین شباهت رو به کنکور سراسری آزمون های سنجش داشتن هم از لحاظ سطح دشواری و هم از لحاظ تیپ کلی سوالات فقط ساختار آزمون های سنجش خیلی بهم ریخته بود که تو کنکور سراسری منظم تر شده بود. توصیه میکنم آزمون های جامع سنجش رو چند بار تحلیل و مرور کنید!
خلاصه نویسی
آخر تابستون، انتهای نیم سال اول و نوروز، زمان های مناسب تری برای خلاصه نویسی هستند! هیچ وقت وقتی تازه شروع به مطالعه مبحثی کردید خلاصه نویسی نکنید. من بعد از اینکه به درک عمیق تری از مطالب می رسیدم و قسمت های مهم تر رو تشخیص می دادم اونها رو یادداشت می کردم و بعدا خیلی به دردم می خوردن! برای فیزیک و شیمی خلاصه نویسی های طبقه بندی شده داشتم و کنار آزمون های جمع بندی هم یه کلاسور برداشتم و تمام نکاتی که توی آزمون ها باعث اشتباهم می شد رو یادداشت کردم و چند بار مرور کردم. جوری خلاصه بنویسید که بدونید بعدا مطالعه رو براتون آسون تر میکنه! نه خیلی کلی و نه خیلی جزئی. از جدول استفاده کنید، شکل بکشید، سوالا رو تیپ بندی کنید! روش های متفاوتی وجود داره که بتونید یه خلاصه خوب بنویسید. به نظرم خلاصه های خودتون بهتر از کتاب های جمع بندی هستند. من با کتاب های آزمونی خیلی بیشتر از کتاب های جمع بندی حال میکردم.
سعی کنید تو دوران جمع بندی شرایطی سخت تر از کنکور رو شبیه سازی کنید تا سر جلسه خیلی راحت تر آزمون بدید! من با صدای بلند تلویزیون هم آزمون زدم.
بهمن بازرگانی مولف کتاب های شیمی مبتکران در مقدمه کتاب دوزادهم شیمی مبتکران مثال جالبی از یوسین بولت رو نقل میکنه:
یوسن بلت برنده 9 مدال المپیک و سریع ترین مرد جهان است! او مربی ای داشت به نام گلن می که خود یوسن بلت در موردش چنین می گوید: اوایل کمی با گلن در مورد سبک تمرین ها بگو مگو داشتیم. چند کیلو وزنه را به بدن من می بست و می گفت حالا با تمام سرعت بدو! اوایل مخالفت می کردم. استدلال من این بود که این وزنه ها چه ربطی به مسابقه دو سرعت دارد. می گفتم در المپیک قرار نیست من با بدن بسته شده به وزنه ها بدوم پس چه ومی دارد در تمرین ها چنین کاری بکنم. در نهایت اما، گلن مرا قانع کرد که به همین منوال به تمرین ها ادامه بدهم. بعد از حدود چند هفته قرار شد رکورد خودم را در تمرینات و البته بدون بسته بودن به وزنه ها امتحان کنم. به محض باز شدن وزنه ها از بدنم احساس کردم قادرم پرواز کنم. دیگر با تمام قوا دویدن کاری تفریحی به نظر می رسید چرا که بدنم به دویدن با وزنه ها عادت کرده بود. بدین ترتیب رکورد من در مدت کوتاهی به میزان قابل توجهی افزایش یافت!
علاوه بر حل آزمون ها بهتره برای مرور نهایی در هفته آخر یه دفترچه نکات از آزمون های جامع داشته باشید و تو اون بعد از تحلیل هر آزمون نکات مهم و اونهایی رو که زود به زود فراموش میکنید یادداشت کنید و هفته آخر چند بار مرورش کنید. بهتره بخش های حفظی بعضی کتاب ها مثل شیمی رو هم یادداشت و هفته آخر علاوه بر تورق سریع بخش های حفظی رو دقیق تر مرور کنید.
مهارت آزمون دادن چی هست اصلا؟
مهارت آزمون دادن یعنی بتونید بهترین نسخه خودتون سر جلسه باشید! یه سری راهکار ها هستن که میتونن خیلی بهتون کمک کنن! از جمله اونها روش و منها و روش زمان های نقصانیه! البته من تاکید میکنم حتما صبح قبل از آزمون یا روز قبلش یه پیش آزمون هم برای خودتون تهیه کنید و حتما بنویسیدش! این دو تا لینک که بهتون روش زمان نقصانی و و منها رو یاد میده:
روش زمان های نقصانی (تاکید میکنم شخصی سازیش کنید)
روش و منها
اما پیش آزمون و هدف گذاری چی هست؟
یعنی با خودتون یک سری چیز ها رو قبل از آزمون طی کنید، با توجه به عملکردی که در طی دو هفته داشتید تعیین کنید که چقدر آماده هستید و به نظر خودتون چند تا از ده تا سوال هر درس رو می تونید در زمان معین پاسخ بدید؟ اغراق نکنید اما سعی کنید یکم به خودتون ارفاق کنید! مثلا اگه فکر می کنید 8 از 10 می زنید اما شک دارید هدفتون رو روی 7 از 10 تنظیم کنید اینطوری آرامش بیشتری سر جلسه دارید! بهترین کار اینه که آزمون متقارن سال پیش رو چهارشنبه یا پنجشنبه قبل از آزمون حل کنید که دید واضح تری داشته باشید! سعی کنید احساساتتون رو هم نسبت به هر درس یادداشت کنید مثلا: "هی پسر شیمی رو چقدر خوب خوندم و چقدر آمادم اما احساس میکنم توی فیزیک یکی دو تا سوال وقت گیر میاد که بهتره اونا رو بذارم آخر آزمون و حلشون کنم" مهم نیست که این احساسات درست هستن یا غلط فقط نوشتنشون قبل از آزمون حس آرامش و دورنگری بهتون میده و سر جلسه ناخودآگاه برای اجرا روش و منها و نقصانی منطقی تر عمل می کنید!
نتایج آزمون های من چقدر با کنکور تفاوت داشت؟
تقریبا میتونم بگم کنکور بهترین آزمونم بود تو قلم چی رتبه های بهتری هم داشتم ولی از همه جمع بندی های سنجش و قلم چیم بهتر بود! بعضی ها معتقدن که تو دوران جمع بندی نمیشه پیشرفت کرد! مثلا من تو همه آزمون های جامع ام هم قلم چی و هم سنجش بلا استثنا پیشرفت کردم و کنکور هم بهترین آزمونم شد! پس این حرف مضخرفه. امسال به خاطر سبک متفاوت سوالات و سطح سختی سوالات نتایج یکم غیر قابل انتظار شد و با آزمون های آزمایشی متفاوت تر بود! اما برا من رتبه های قلم چیم به رتبه کنکورم نزدیک تر بود نسبت به رتبه های سنجش.
کتابخونه یا خونه؟
خونه! من اوایل به علت اینکه میز مناسبی نداشتم میرفتم کتابخونه اما توصیه میکنم خونه درس بخونید! یکی از مهم ترین دلایلش برای خود من آرامش فکری بود و اینکه به کار های دیگران فکر نمی کردم و رو خودم متمرکز بودم! اگه احساس بی انگیزگی می کنید البته، چند روز برید کتابخونه تا دوستاتون رو ببینید و انگیزه بگیرید اما اگه مدرسه می رید دیگه به این موضوع هم نیازی ندارید!
انگیزه؟
آره بعضی وقتا بی انگیزه می شدم! تو یوتیوب چندتا کانال پیدا کرده بودم که ویدیو های انگیزشی می ذاشت که یکیشون
بن اسکات بود و گاهی اوقات موقع استراحت و چیزی خوردن نگاه می کردم و برام مفید بود! از ویدیو های دکتر اناری هم برای انگیزه گرفتن استفاده می کردم. مصاحبه رتبه های برتر و ویدیو هاشونم خیلی بهم انگیزه میداد گاهی اوقات تو تنهایی تو اتاق با خودم یه طورایی مصاحبه می کردم و اداشون رو در میاورم :دی. از نیم سال دوم تصمیم گرفتم یه تفریح مشخص داشته باشم که حالم رو خوب کنه و سریال
بیگ بنگ تئوری رو دیدم که قسمت های کوتاهی هم داشت و ذهن رو هم درگیر نمی کرد! از طرفی واقعا باهاش حال می کردم و روز قبل از کنکور هم یه قسمت نگاه کردم :)
چن ساعت میخوندی؟
حقیقتا برای هر فردی متفاوته! برای من روز های مدرسه حدود 5 ساعت و در بهترین حالت 6:30 ساعت و در روز های تعطیل 9 ساعت حدودا و در بهترین حالت 11 ساعت!
مشاورت کی بود؟
خودتون باید تصمیم بگیرید که مشاور می تونه کمکتون کنه یا نه اما من رو نمی تونست کمک کنه! من همیشه باید تصمیمات اساسی رو خودم می گرفتم و خب فکر نمی کردم مشاور ها هم بتونن برام کاری انجام بدن! به نظر من حرف های مفید یک مشاور در کل 5 ساعته! یعنی اگه بخواد همه روش ها و برنامه ها و. بهتون یاد بده 5 ساعت زمان می بره و بعد از اون سواد شما و فرد مشاور یکسان خواهد بود _حداقل در زمینه کنکور_. اما اگه شما مشکل خیلی اساسی دارید! یعنی نمیتونید برا خودتون برنامه بریزید و اصلا نمی دونید چه کاری درسته یا غلط اونوقت مشاور بگیرید! (این یه نظر شخصیه!)
البته! بعضی از موارد باید با توجه به برهه زمانی به داوطلب ها گوشزد بشه! برای اینکه بی بهره نمونید حتما مجله قلم چی رو بخونید. اگه بیشتر علاقه مند بودید به صحبت های آقای قلم چی که بعد از هر آزمون تو سایت بارگزاری می شد گوش بدید و یا از منابع دیگه اطلاعات جمع آوری کنید. من بعضی وقتها فیلم های آقای پوردستمالچی رو نگاه میکردم و گاهی هم به
ویس های آقای افشار گوش میدادم.اما به نظرم ارتباط با دانشجو ها و دوستایی که رتبه های خوبی میارن خیلی میتونه کمکتون کنه! من سعی میکردم این ارتباط رو داشته باشم.
دفتربرنامه ریزی چی؟
سال یازدهم از دفتربرنامه ریزی قلم چی استفاده میکردم. تابستون کنکور تصمیم گرفتم دفتر برنامه ریز خودم رو بسازم که این ایده بعدا از
آقای عبدالله رئیسی رتبه 2 کنکور 97 هم شنیدم. اول دستی می نوشتم و خط کشی میکردم و بعد دیدم انرژی و تایم زیادی ازم میگیره تصمیم گرفتم یه روز بشینم و طراحیش کنیم و بعد چاپش کنم.
یه نسخه طراحی کردم و یدونه چاپ کردم و امتحانی نوشتمش برای طراحی هم از ایده های مختلف دفاتر برنامه ریزی گاج و قلم چی و مهروماه استفاده کردم و یه طورایی اونا رو برا خودم بهینه سازی کردم. رفته رفته دفتر برنامه ریزیم بهتر و حرفه ای تر شد عکس اولی نسخه 1.0 و عکس دومی نسخه 2.0 و عکس آخری تایم لاین روزانه منه. البته میدونم که بعضی جاهاش براتون مبهمه! بایدم باشه چون این "دفتر برنامه ریزی من" ـه و کس دیگه نمی تونه ازش استفاده کنه اما به طور کلی با توجه به ترازی که هر آزمون میاوردم یه برنامه کلی می نوشتم و اجراش میکردم. در واقع هر هفته یک کاغذ پشت و رو که یک رو شامل برنامه ریزی کلی می شد و یک رو شامل تایم لاین می شد رو پر می کردم.
نسخه اولیه دفتر برنامه ریزی من
نسخه ثانویه دفتر برنامه ریز من
تایم لاین من
از تابستون تا عید دفتر خودم رو پر میکردم ولی چون بعد از عید سبک برنامه ریزی متفاوتی داشتم دیگه کنار گذاشتمش و خودم و ساعت مطالعه ام رو هم کامل شناخته بودم! شاید علت بعضی نوسان هام هم همین بود! اما ثبت کردن ساعت مطالعه و تعداد تست و تراز و آنالیز اونها کار به شدت مفیدیه! شاید اولا مثل من نتیجش رو نبینید ولی بعد از چند هفته که به عقب نگاه میکنید خیلی راحت تر نقاط ضعف برنامه ریزی هاتون رو می شناسید و حفره ها رو پر می کنید! اصلا یه چیزی هست که میگه ثبت کننده ها موفقن!
اشتباه محاسباتی داشتی؟ چطوری دقت و سرعت محاسبه رو بالا می بردی؟
اولا خیلی اشتباه محاسباتی داشتم. وسطای تابستون با کتاب ورزش ذهن گاج آشنا شدم که به شدت و به شدت سرعت و دقت منو بالا برد. این کتاب تشکیل شده از یه سری محاسبه ساده است که شما روزانه انجام میدید و زمانتون رو یادداشت میکنید و سعی میکنید که هر روز بهترش کنید و یک دور خوندن کتاب 60 روز طول میکشه که شما در روز آخر میبینید چقدر تو آزمون های مختلفش نسبت به روز اول بهتر عمل کردید!
برای کاهش بی دقتی ها هم تست ساده زدن کمکتون میکنه! یعنی از کتاب های ساده تر به تعداد زیاد تست بزنید تا روی زیر و بم محاسبات تیپ های محتلف تست مسلط بشید اگه بعد از آزمون سوالا رو تحلیل کنید متوجه خواهید شد که بی دقتی های شما اغلب تو جاهای خیلی ساده که تو خونه ازشون غافل بودید رخ داده! یادمه که از کاظم قلم چی شنیدم : اشتباهاتتون رو به دوستاتون بگید تا تکرار نشن! این واقعا جواب میده! علاوه بر این به پیشنهاد یکی از
دوستام میتونید دفترچه ای رو برای ثبت اشتباهات هر آزمونتون اختصاص بدید و اونا رو مرور کنید البته سعی کنید خیلی زیاد ننویسید که نوشتن و مرورش طاقت فرسا نباشه!
چقدر خواب؟ چقدر تفریح؟ چقدر استفاده از نت؟
به طور متوسط 7 ساعت می خوابیدم! قبلا روتین خواب نداشتم که در یک ساعت مشخص بخوابم و در یک ساعت مشخص بیدار شم! اما ماه آخر و مخصوصا دو هفته آخر این روتین رو ایجاد کردم و شب کنکور هم در همون زمان به رخت خواب رفتم. تفریح داشتم ولی نه در حد زیاد! شاید فیلم زیاد دیده باشم ولی بیرون رفتن با دوستا و بقیه تفریحات از جمله ورزش و . حدودا صفر بود! کلا تفریح نکردن با شخصیت من سازگار نبود. عصر جمعه بعد از آزمون ها تنهایی قدم میزدم و آهنگ گوش میدادم همین موضوع باعث میشد بخشی از تحلیل آزمونم بمونه برا شنبه.
نیم سال اول اینستاگرام رو نصب داشتم اما نیم سال دوم حذف کردم. پست های کنکوری رو گاهی میخوندم ولی فهمیدم که مفید نیستن! اما از تلگرام استفاده درسی داشتم_مثلا
کانال رایان کلاس که اساتید تست حل میکردن_ و از وب هم برای وبلاگ نویسی و وبلاگ خوندن و سایت کانون استفاده میکردم! با بچه های هم دورمون تو سایت در ارتباط بودیم و رفع اشکال هم میکردیم که بعد ها تبدیل به یه گروه تلگرام شد. اونم به نوبه خودش برام مفید بود. اونجا هم میدیدم که خیلی از رتبه های برتر بر خلاف تصورم از اینترنت استفاده معقول و اصولی دارن و این که کلا تعطیل باشه شرایطی نبود که من بتونم باهاش کنار بیام! اما حتما سعی میکردم زمان هایی سر بزنم که انرژیم افت کرده و یا برنامه درسیم رو رسوندم و تو زمان های پر انرژی حتما درس رو تو اولویت قرار میدادم!
اجازه بدید یه لینک خوب بدم بهتون از سارا همتی رتبه یک کنکور تجربی 94 :
توصیه های سارا همتی
و بعد بریم سراغ منابع و روش های من:
کتاب هایی که با رنگ سبز مشخص شدن رو توصیه میکنم، در انتخاب کتاب هایی که با رنگ آبی مشخص کردم مطمئن نیستم و از انتخاب کتاب های قرمز رنگ پشیمونم.
!! کتاب های سه سطحی که اکثرشون رو داشتم و برای آزمون های قلم چی خوب بودن و کتاب های کوچک خیلی جزئی رو جزو منابع نشمردم!
از کتاب دستور دریافت، قرابت هفت خوان، آرایه هفت خوان، لغت و املای دریافت (اول الگو داشتم که دیدم جالب نبود)، فارسی پایه مهروماه و آزمون پلاس ادبیات گاج استفاده کردم. ادبیاتم از اول خوب بود و المپیاد هم شرکت می کردم و تا حدی میخوندم براش اما برای کنکور اول درس به درس میخوندم و دیدم که جوابگو نیست بعد تصمیم گرفتم موضوعی بخونم. قرابت رو فقط تست می زدم حدودا 3 روز یکبار آزمون قرابت میزدم. آرایه رو اونایی رو که تو آزمون اشکالم در میومد رو از هفت خوان میخوندم و تست میزدم و تو مدرسه هم وقتی بیکار بودم آزمون آرایه میزدم در ضمن فیلم های آقای سبطی تو سایت آلا رو برای آرایه و دستور (نظام قدیم) دیدم که کمک خوبی بود. برای لغت و املا که روز های آخر منتهی به آزمون بودجه آزمون رو میخوندم و بعد از عید یه برنامه منظم طبق برنامه قلم چی برای مرور لغت ریختم ماه آخر هم بیشتر میخوندم و تست های جامع و بخش جمع بندی کتاب دریافت هم برام خیلی کمک کننده بود! املا یه سری نکات ریز داره که اونا رو با تست زدن پیدا می کنید و همون نکات اغلب تکرار میشن. امسال کنکور لغت و املا رو آسون داده بود و همه رو جواب دادم. دستور یکم سخته و قلق داره! کتاب دریافت خیلی مفهومیه و راستش رو بخواهید فراتر از سطح کنکوره اما کاملا جوابگوعه و وقت خیلی زیادی هم ازتون نمی گیره من خودم تو یه فرصت یک الی دو ساعته هر چند صفحه میتونستم میخوندم و دستور رو زیاد با برنامه آزمون پیش نمی رفتم اما تو آزمون های جامع تاثیر موضوعی خوندن دستور هم کاملا مشهود بود. آزمون پلاس گاج هم خیلی کتاب خوبی برای افزایش سرعت بود تست های خوبی هم داشت. اما سمت کتاب های درس به درس نرید چون خیلی کمک نمی کنن.
یکی از درسایی بود که خیلی ازش می ترسیدم از کتاب مهروماه استفاده کردم و بهترین کتاب بازار بود به نظرم و ضمیمه ای داشت که بخش تشکیل و تعریب کنکور رو پوشش میداد و به لطف این ضمیمه سوالت شکل و تعریب رو ماه آخر کار کردم و تو کنکور جواب دادم. فیلم های آقای ناصح زاده تو سایت آلا رو برای نظام قدیم تو تابستون دیدم و وقتی فیلم های جدید هم اومد نگاه کردم و بد نبودن از اونها هم میتونید استفاده کنید.
برای متن از کتاب میکرو طلایی گاج استفاده کردم که فقط متن های کنکور بودن و ترجمه و پاسخ خوبی هم داشتن. شما از هر کتاب دیگه می تونید استفاده کنید ولی متن های کنکور رو در اولویت قرار بدید
برای پایه کتاب میکرو رو گرفتم که اصلا خوب نبود. برای دوازدهم کتاب خیلی سبز رو گرفتم که خیلی تست های خوبی داشت ولی درسنامه خوبی نداشت و به نظرم برای دینی اگه معلم خوب دارید (که ما داشتیم تو مدرسه) درسنامه خاصی نیاز نیست. من بعد تدریس معلم چندتا تست برای بازیابی حل میکردم و بعد متن کتاب رو میخوندم و دوباره تست میزدم. همه پاسخ نامه رو هم میخوندم و تست هایی رو که غلط میزدم طبق آدرسی که کتاب خیلی سبز تو پاسخ نوشته بود از رو کتاب مشخص میکردم و دوباره میخوندمشون. بیشتر هفته دوم آزمون دینی میخوندم. تو سال تحصیلی برای پایه فقط متن کتاب رو میخوندم و سوالات آزمون ها رو تحلیل میکردم و از کتاب جمع بندی مولتی ویتامین انتشارات گاج هم هفته دوم آزمون و هم ماه آخر استفاده کردم و توصیه میکنم. در کنار اینها از کتاب مینی میکرو گاج برای آیات استفاده میکردم که کتاب می بود! قبول دارم نکات خارج از کنکور هم داشت ولی در نهایت درک شما رو از آیات خیلی زیاد میکرد! به توصیه جمع کثیری از دوستان هم کتاب دینی مسلم بهمن آبادی- سفیر خرد کتاب خوبیه برای دینیمون!
زبانم از اول خوب بود. تابستون کتاب نترسیم از متن کیاسالار رو تموم کردم طول سال هم تا حد ممکن کتاب پت و متن رو زدم. منبع اصلیم کتاب دکتر اناری بود که خوب بود و کتاب پایه خیلی سبز هم داشتم و تنها اشکالش این بود که خیلی حاشیه رفته بود و بی خود سخت کرده بود. برای آزمون زدن و افزایش سرعت هم از کتاب آزمون پلاس گاج استفاده کردم تو این درس اما فکر کنم موج آزمون الگو کتاب بهتری باشه برا آزمون و جمع بندی.
برا حسابان: خوشخوان دوازدهم، نردبام خیلی سبز، آبی دوازدهم، حسابان مولتی ویتامین جلد 2، IQ یازدهم ، نردبام دهم، آبی دهم، خیلی سبز دهم، موج آزمون جامع، فصل آزمون جامع
برا هندسه: پایه آبی، دهم و یازدهم خیلی سبز، یازدهم الگو، جامع مهروماه، دوازدهم آبی، فصل آزمون پایه
برا گسسته و آمار: پایه میکرو، جامع آبی، جامع IQ، گسسته خوشخوان، گسسته الگو، خط ویژه گاج
معلم خوبی برا حسابان داشتیم و بعد از کلاس مدرسه تو خونه تست حل میکردم و اشکالام رو علامت دار میکردم. کتاب های آبی که پیمانه ای بودن خیلی راحت میشد روشون برنامه ریخت و تمومشون کرد بعد از تموم کردن کتابای آبی کتاب های سطح بالاترم مثل نردبام و آی کیو رو کار میکردم و اگه طول سال وقت میشد آزمون های مبحثی موج آزمون و فصل آزمون رو برای تقویت سرعت و دقت حل میکردم و مخصوصا تو ایستگاه های جبرانی از اینجور کتاب های آزمون دار زیاد استفاده میکردم، ماه های آخر و بعد از عید هم که جای خود دارد.
هندسه درس خاصیه و نیاز به خلاقیت بالایی داره از تست های ساده شروع کنید به خوندن و به هیچ وجه سمت منابع خیلی سخت و خارج کنکور نرید چون اونوقت به سوالات ساده هم به دید سخت نگاه میکنید و حلشون باز میمونید. کتاب آبی کتاب خیلی خوبی بود و طبق تجربه بقیه دوستان کتاب میکرو طلایی هندسه هم کتاب خوبیه!
آمار که خب جزو مباحث تقریبا روتین و راحته اما گسسته ممکنه اذیتتون کنه! هیچ وقت از تمرین های کتاب درسی مخصوصا تو اینجور درسا غافل نشید و بعد برید سمت حل تست! اینم از اون درسایی که تست سخت زیاد میشه در آورد ازش ولی معمولا تو کنکور نمیان! آخرای سال برای جمع بندی آمار از آی کیو استفاده کردم و خب درسنامه خلاصه ای برای مرور داشت و تست های خوبی هم داشت. به گسستش هم یه ناخنکی زدم ولی فکر کنم کتاب آبی و الگو کافی بودن! کتاب خوشخوان هم برای در آوردن نکات خاص بهتره و تقریبا همه چی رو توضیح داده و کتاب خوبیه اما یکم حاشیه رفته و وقت بیشتری ازتون میگیره!
کتابای فرید شهریاری انتشارات خیلی سبز رو به شدت توصیه میکنم چون کاملا منطبق بر کتاب درسین و سطح مشابهی با سوالات کنکور 98 دارن! من برای تست بیشتر از کتاب میکرو طلایی گاج جامع هم استفاده میکردم که کتاب خوبی بود و سوال سخت هم به اندازه کافی داشت! از کتاب موج آزمون پایه هم تابستون، طول سال و در دوران نوروز استفاده کردم. تو درس فیزیک هم از تمرین های کتاب درسی و متن دروس تو درس های حفظی مثل ویژگی مواد و فیزیک هسته ای غافل نشید! کتاب یازدهم نردبام رو هم داشتم که ترجیحا توصیه نمی کنم برید سمت اونجور کتاب ها و اول روی مفاهیم اساسی متمرکز بشید.
بهترین روش مطالعه شیمی که من تونستم بهش برسم این بود بعد از تدریس معلم یه بار خیلی سریع و رومه وار کتاب درسی رو مطالعه کنید و بعد تست آموزشی بزنید و با دقت خیلی زیاد همه گزینه های رو با پاسخ نامه بررسی کنید و با کتاب درسی تطبیقشون بدید. نکاتی رو که تازه کشف میکنید تو کتاب درسی یادداشت کنید و اشکالاتی که تو آزمون دارید رو هم با یه رنگ دیگه تو کتاب درسی بنویسید! مهم نیست که فکر میکنید درس رو یاد گرفتید یا نه حتما و حتما چند بار متن کتاب رو تو فرجه آزمون بخونید تا کامل بهش مسلط بشید و خط به خطش رو حفظ بشید!
بعد از این مرحله تست ها رو زمان دار بزنید و درسنامه کتاب آموزشی رو هم مرور کنید (اگه دبیر خوبی ندارید میتونید مطالعه درسنامه رو زودتر قرار بدید اما خیلی روش مکث نکنید بعد از یک بار مطالعه برید سمت تست زنی و مطالعه متن کتاب درسی). برای تست زمان دار میتونید از موج آزمون ها هم استفاده کنید که هم تست های خوبی داشتن و هم درسنامه خلاصه و کاربردی!
من از کتاب های آبی دوزادهم، شیمی شگفت انگیز دوازدهم، شیمی خیلی سبز دوازدهم، شیمی خیلی سبز پایه
سلام، من بنیامین بیضایی هستم رتبه 189 کشوری و 65 منطقه 2 کنکور سراسری 98 رشته ریاضی، سعی میکنم در این پست شما رو با یکسری راهکار ها و نکاتی آشنا کنم که مطمئنم بهروری شما رو افزایش میده (حداقل بهره وری منو افزایش داد) و مسیر کنکور رو برای شما هموارتر میکنه.
این پست به درد کیا می خوره؟ :)
_دانش آموزانی که امسال کنکوری هستند و قصد دارن بهترین نتیجه ممکن رو به دست بیارن.
_فارغ التحصیلانی که در پی تغییر روش مطالعه و یا بهبود اون هستن.
_افرادی که به طور جدی به دنبال راهکار های منطقی و اصولی هستن و بیشتر به روش هاشون فکر می کنن.
_دانش آموزان سال های پایه که به آینده خودشون فکر میکنن.
این پست به درد چه کسایی نمی خوره؟ :|
_افرادی که در پی یافتن روش های خاص و معجون های موفقیت یک شبه هستن.
_افرادی که نمی خوان بهتر از "خود الان"ـشون باشن.
چرا دوست داشتم همچین متنی بنویسم؟ و چطور از این متن بهتر استفاده کنیم؟
راستش رو بخواهید خسته شدم از دیدن تبلیغاتی که هر روزه دانش آموزان رو دعوت به موفقیت یک شبه در کنکور سراسری می کنن، خسته شدم از دست آدم هایی که هر روز فریب این تبلیغات رو می خورن و به امید موفقیت با برنامه های کذایی کلی پول خرج می کنن و در نهایت به نتیجه دلخواهشون نمی رسن. می خوام در این پست بهتون بگم که داستان من در کنکور سراسری چطوری سپری شد!
بهتره تو یه زمان مشخص حدودا 1 ساعته این پست رو بخونید! سعی کردم هر چیزی که به ذهنم می رسید رو توضیح بدم اما برای اینکه از بحث اصلی منحرف نشیم و خیلی طولانی ننوشته باشم کلی لینک لا به لای نوشته ها دادم که حتما حتما بهشون سر بزنید! خودمم سال کنکور اغلب این لینک ها رو مطالعه کرده بودم! (بعضی لینک ها صوتی و تصویرین و یا طولانی ترن میتونید اونها رو ذخیره کنید و بعدا بهشون سر بزنید) کلیت پست تشکیل شده از هفت بخشه:
این ایده رو انتخاب کردم که بیشتر در مورد تابستون و اهمیت درس های پایه با هم صحبت کنیم! داوطلبان اندکی هستند که از سال های پایه "کنکوری" درس میخونن و منابع تستی رو برای هر درس تموم میکنن اگه از این دسته داوطلب ها باشید بیشتر نیاز به مرور و تست زنی تو تابستون دارید (توصیه میکنم از روش بازیابی که پایین تر توضیح دادم، استفاده کنید) و حتی می تونید پیشروی کنید و از درس های دوازدهم هم مطالعه کنید!
اغلب داوطلب ها (مثل من) معمولا تو سالهای پایه پراکنده درس میخونن و کمی هم تست کار میکنن. این موضوع خیلی هم بد نیست البته اگه مفهوم کلی دروس رو هم یادگرفته باشید! اگه مفهومی خونده باشید ولی زیاد تست کار نکرده باشید جای جبران هست و وقت کافی دارید.
اگه جزو دسته داوطلبانی هستید که کلا درس نخوندید و فقط برای سال آخر سرمایه گذاری خواهید کرد بهتره یک پایه رو تو تابستون به طور کامل بخونید و هر چقدر که تونستید برسونید از اون یکی پایه بخونید و توجه کنید که مطالب به هم پیوسته رو هم کنار هم یاد بگیرید. اگه پایه دهم رو کامل بخونید پایه یازدهم رو تا انتهای نیم سال اول همراه ترم اول دوازدهم تموم می کنید و بعد از اون دوباره دهم رو با برنامه آزمون آزمایشی مرور خواهید کرد اینطوری تو عید هم میتونید بخش زیادی از دوازدهم و دو پایه رو جمع بندی کنید و مطمئن باشید که مشکلی پیش نخواهد اومد!
یکی از اشتباهات من این بود که تلاش کردم همه دروس دهم و یازدهم رو تو تابستون بخونم و راستش رو بخواهید بعضی جاها رو ماستمالی کردم که زودتر تموم شه! ولی اینکار اشتباه بود به نظرم! خوندن مباحث حفظی دروس عمومی هم اشتباه دومم بود! اگه مبحثی از دروس عمومی (مثلا قرابت معنایی یا آرایه) از یادتون نمیره تابستون بخونیدش ولی متن دینی رو خوندن عملا کار مناسبی نیست! (اگه آزمون میرید یه حداقل زمانی بهش اختصاص بدید اما واقعا روش وقت نذارید)
یا شما معلم خوب دارید تو مدرسه و مدرستون با برنامه آزمونی که شرکت میکنید هماهنگه یا اینطور نیست! من معتقدم که کلاس درس جای یاد دادن فرمول های تستی و یا جزئیات ریز نیست بلکه دانش آموزا سر کلاس باید با کلیت دروس آشنا بشن و سر رشته کلاف رو پیدا کنن و تو خونه با حل تست و تمرین بیشتر و رفع اشکال با پاسخ نامه بتونین به درس مسلط بشن!
مریم میرزاخانی در پاسخ به خبرنگار کره ای که در مورد مدارس ایران سوال می پرسه میگه: . همین که معلمانی داشته باشید تا شما را تشویق کنند که چیز ها را خودتان بخوانید کافی است! فکر می کنم واقعا بیشتر چیز هایی که شما در کلاسِ درس یاد میگیرید در مورد پرانگیزه بودن و ادامه دادن مسیر به تنهایی است!
با اینحال اگه احساس می کنید نمیتونید کلیات درس رو سر کلاس یاد بگیرید میتونید کلاس کنکور شرکت کنید که الان به لطف تکنولوژی میتونید تو کلاس های آنلاین هم شرکت کنید.
باید علمی درس رو یاد بگیرید! با توجه به خیل عظیم دانش آموزا که اخیراً به سمت کنکور سراسری هجوم آورده اند طبعا این خیل عظیم پول زیادی رو به دست اندر کاران کنکور می رسونه و یک رقابت مضحکی هم گاهی بین شومن ها شکل می گیره!
شومن کیست؟ شومن ها معمولا با بالا و پایین پریدن سعی میکنن سرگرمی های متنوعی برای دانش آموزان خلق کنند که در نهایت هم برای اونا سودی نداره! معمولا کسانی که بیش از حد شعر می خونن، اسم های عجیب و غریب برای روش های خود خلق میکنن، فرمول های "من در آوردی" برای هر نوع تستی پیدا میکنن و سعی میکنن با کلید واژه هایی اونها رو در کله دانش آموز بخت برگشته فرو کنن، کسانی که تُن صداشون رو بیش از حد عوض می کنن و برای جذب دانش آموزان در کلاس حاضرند از هر لفظی استفاده کنند معمولا معلم نیستند و شومن هستند! البته این موضوع در مورد همه درست نیست شعر های خنده داری که در ذهن می مونه و یا حرکاتی که باعث یادگیری بهتر دروس می شه اگه در حد معقول و قابل استفاده باشه خیلی هم خوبه و من هم استفاده می کردم ولی اگه بیش از حد باشه دیگه قابل استفاده نیست و شما رو بیشتر سردرگم می کنه! یادگیری شما در کلاس درس و تاثیر مثبت کلاس های کنکوری در تراز شما بهترین ملاک انتخاب یک معلم خوبه! البته مشاهده شده که برخی معلم ها و موسسات برای اینکه دانش آموز به ناکارآمدی روش هاشون پی نبره توصیه میکنند که "در آزمون های آزمایشی شرکت نکنید" و شروع میکنند به بهانه گیری های نادرست در مورد آزمون ها مثلا: برنامه اش بد است! سوالش غیراستاندارد است وگرنه سوالات کنکورر با روش های ما حل می شود! از کتاب های خودشان سوال می دهند! وقتش کم است! سوالش معما است و یا سلیقه است و . البته برخی از این اشکلات صحیحه ولی نه در حدی که دانش آموز شرکت نکردن رو به شرکت کردن ترجیح بده و آزمون برای سنجش اطلاعاتش ملاک درستی نباشه.
همه اینها رو گفتم که بگم فریب شومن ها را نخورید و فکر نکنید با بالا و پایین پریدن و سر و صدای بیش از حد قراره دروس رو بهتر یاد بگیرید!! معلم هایی که با طمأنیه و استفاده از اصول علمی درس می دن غالبا دانش آموز رو درست تر هدایت می کنند!
تجربه من: برای کلاس کنکور هزینه نکردم چون احساس نیاز نمی کردم اما چند مورد از دی وی دی ها رو که البته اون هم برای نظام قدیم بود و به دست من رسیده بود دیدم ولی به نظرم خیلی مفید نبود و اون روش ها رو هم معمولا از کتاب ها می شد استخراج کرد. وقتی خودتون روشی رو برا خودتون می سازید بهتر از اینه که از کس دیگه اونو یاد بگیرید مثلا من مسائل شیمی رو با ترکیبی از کسر تبدیل و کسر پیش ساخته حل میکردم و چند نفر از دوستام که رتبه های خوبی هم آوردن با روش نوشتاری خاصی از کسر تبدیل که خودشون ساخته بودن مسائل رو حل میکردن و سرعت خوبی هم داشتن یعنی خودتون به روش های خاص حل برسید نه اینکه کسی بهتون بگه! الان خیلی باب شده که مثلا بدون فرمول سوالات سینماتیک رو حل میکنن و یا فقط با نمودار همه سوالات رو حل میکنن! برای تست هایی که خودشون طرح میکنن بله!! ولی همه تست ها رو نمیشه اینطوری حل کرد و یا برخی از تست ها با فرمول های کتاب درسی راحت تر حل می شن تا نمودار. اینا رو خودتون باید تشخیص بدید. از طریق حل تست و تحلیل تست هایی که حل میکنید! در ضمن روش های خاصی هم هستند تو حل مسائل مثل عددگذاری و استفاده از گزینه ها که خیلی از تست های سخت با اونها حل میشه و توصیه میکنم اونها رو هم تو خونه تمرین کنید اگه فرصت کردم چند مثال از این مسائل رو براتون می نویسم!
راستی! آخر های سال که مدرسه نرفتیم و برخی از مباحث رو نرسونده بودیم من از فیلم های گزینه دو برای آموزش اون دروس (که رایگان روی سایتش بود) استفاده کردم و واقعا خوب بودن از جمله حسابان و فیزیک و شیمیش! من شیمی رو در طول سال هم دیدم که یک آموزش کاملا مفهومی بود هیچ جنگولک بازی خاصی نداشت و خیلی هم مفید بود! البته مثل همه آموزش ها و کلاس ها بی اشکال هم نبود! (من این فیلم ها رو از
tva که گزینه دو بخاطر ثبت نام تابستون رایگان اشتراکش رو داده بود نگاه کردم) چند مورد از ویدیو های سایت آلا رو هم دیدم که همش مفید نبودن و احتیاج به گلچین شدن داشتند! (مثلا عربی آقای ناصح زاده خوب بود)
بهترین منبع، منبعیه که با اون احساس راحتی میکنید و البته نتیجه خوبی هم از اون میگیرید! ممکنه رتبه های تک رقمی از اون استفاده نکرده باشن ولی مهم اینه که بدونید برای شما جواب می ده! در کنار این موضوع یک سری اصول هستند که به شما کمک می کنن منبع مناسبی رو انتخاب کنید:
بهترین سبک برنامه ریزی که من ازش استفاده کردم برنامه ریزی حجمی زمانی بود! به طور کلی یعنی شما مشخص کنید که یک حجم خاصی رو در یک زمان خاصی مطالعه کنید. من خودم این روش رو از توضیحات آقای افشار یاد گرفتم که به صورت رایگان این فایل صوتی رو در اختیار عموم گذاشته بودن و من هم اینجا براتون آپلودش میکنم:
آموزش برنامه ریزی حجمی-زمانی-اولویتی علیرضا افشار (لطفاً فقط به بخش آموزشیش توجه کنید)
اما موضوع دیگه ای که خیلی مهمه و غالب افراد ازش غافل میشن تقویت برخی مهارت های نرم شماست که در طول سال کنکور به دردتون می خوره! یه داوطلب حرفه ای کنکور باید یاد بگیره وقتی انگیزه نداره چطور سریع خودش رو جمع و جور کنه! وقتی در آزمونی شکست می خوره چطور نا امید نشه! اگه خیلی خوب داره پیشرفت میکنه چطور به خودش مغرور نشه و. این ها مثال هایی از مهارت نرم هستند که به شما کمک میکنه.
من تابستون کنکور کتاب "
اثر مرکب"
دارن هاردی رو مطالعه کردم. (البته
نسخه صوتی ـش رو) همچینی قسمت هایی از کتاب مدیریت زمان برایان تریسی رو ورق زدم و در برهه از سال تحصیلی هم کتاب
123 بدرخش دکتر شهاب اناری رو مطالعه کردم و بخش هایی که برای نوشتن بود رو پر کردم! چند روز پیش که به اون کتاب نگاه می کردم متوجه شدم در تقویت باور من برای موفقیت تو کنکور سراسری نقش به سزایی داشته! نکته مهمی که هست اینه که در این موضوعات انتظار یک چیز خاص رو نداشته باشید. انتظار نداشته باشید یه نفر از راز سر به مهر موفقیت پرده برداری کنه.
این نمودار، نمودار وضعیت کلی آزمون های من تو آزمون های آزمایشی قلم چیه؛ می خوام با تحلیل این نمودار تجربه خودم رو در مورد پیشرفت تراز بهتون بگم: اولین آزمون از تراز 6600 شروع کردم. و در آخرین آزمون به 7400 رسیدم و میانگین کلی ترازم 7000 بود. اگه به اولای نمودار نگاه کنید من تقریبا تراز ثابتی داشتم و ت نمی خوردم! مشخص بود منابعم یکسان بود، ساعت مطالعه ام بیشتر نمی شد و روش هام رو تغییر نمیدادم و ترازم ثابت می موند. بعد از چند آزمون که تقریبا به آخرای نیم سال اول رسیده بودیم تصمیم گرفتم چند تا از منابعم رو تغییر بدم و روش های مطالعه ام رو بهتر کنم! رفتم سمت منابع ساده تر و جای درگیری با سوالات پیچیده تر تعداد تست هام رو افزایش دادم و خب نتیجه مثبتی گرفتم! نوسان داشتم چون بعضی جاها نمی تونستم با برنامه آزمون هماهنگ شم اما در کل روند رو به رشدی داشتم. یعنی می خوام بهتون بگم تغییر تراز یعنی تغییر روش، تغییر منبع، یادگرفتن مهارت آزمون دادن! اگه کار های تکراری انجام بدید نتایج تکراری می گیرید! البته اگه معتقدید کار در حال انجام کار درست هستید و هنوز پیشرفت نکردید کمی صبر داشته باشید! کار های کوچک شما در طول زمان مرکب میشن و اثرشون رو نشون میدن!
یه نکته جالب دیگه از این نمودار بهتون بگم: اولین آزمون جامع قلم چی(17 خرداد) دوباره تراز من حدود 6600 شده بود یعنی من یک سال تلاش کردم و ترازم رو از 6600 به 7400 بهبود دادم ولی در نهایت دوباره به سر خونه اول برگشتم و 6600 بدست آوردم! فکر میکنم کار منطقی این بود که نا امید بشم و کسی رو که هستم قبول کنم! اما تصمیم گرفتم غیر منطقی فکر کنم و جایگاه قبلیم رو بدست بیارم از اون به بعد هر تستی که حلش میکردم به هدف امتیاز گرفتن ازش توی آزمون بعدی حل میکردم، آزمون های شبیه ساز رو زمان دار میزدم، شرایط سخت و مختلفی رو شبیه سازی میکردم تا سر جلسه آزمون بهترین شرایط رو تجربه کنم و در نهایت دوباره در آخرین آزمون جامع تراز 7400 رو بدست آوردم! در واقع با تحلیل آزمون فهمیده بودم اشکال من علمی نیست و فقط روی تقویت مهارت آزمون تمرکز کردم! زمان هایی هست که همه ما نا امید می شیم و می خواهیم که کنار بکشیم اما باید جلوش بایسیتم! "عضلات کنار نکشیدن" خودتون رو از امروز تقویت کنید! هفته های آخر هفته های حساسیه!
.در مورد نقاط ضعف هم نکته ای رو گوشزد کنم: درس شیمی نقطه ضعف من محسوب می شد! تو سال های پایه به زور به درصد 50 می رسیدم و به طور میانگین 3 از 10 جواب می دادم! تصمیم گرفتم تابستون کلی روش وقت بذارم و حسابی پوشش بدم! باور کنید درسی که الان نقطه ضعف شما محسوب میشه قرار نیست تو کنکور هم نقطه ضعف شما باشه. سعی کنید ابتدا یک منبع روون تر انتخاب کنید و با حل تست و یادداشت نکات مهم و البته تحلیل سوالاتی که سر آزمون غلط می زنید یواش یواش خودتون رو تو اون درس تقویت کنید! البته هیچ وقت از نقاط قوتتون هم غافل نشید چرا که اگه فقط روی نقاط ضعف تمرکز کنید و اگه همش رو هم بر طرف کنید در نهایت تبدیل به یک فرد معمولی می شید نه یک فرد موفق! بهتره در کنار توجه ویژه به نقاط ضعف نقاط قوتتون رو هم از یاد نبرید!
توصیه میکنم همین الان یک تکه کاغذ بردارید و نقاط قوت و ضعفتون رو به طور مشخص روش بنویسید! این اولین گام یه برنامه ریزی درست در دراز مدته! میتونید برای تشخیص بهتر نقاط ضعف و قوت از
کارنامه های مختلفی که قلم چی میده استفاده کنید.
و اما! قبل از آزمون شما باید اینکارا رو انجام بدید. بعد از آزمون وقت تحلیل اون و مشخص کردن دقیق کار های اشتباهتون تو طول هفته است که باعث میشه شما با دید بهترین برنامه ریزی کنید! با افت تراز هیچ وقت نا امید نشید. تقریبا همه افراد برتر هم گاهی دوران افول داشتن و مهم اینه که نا امید نشدن! بلکه با تحلیل منطقی تشخیص دادن که چطور میتونن شرایط رو بهتر کنن!
به نظر من بهترین روش جمع بندی روش
بازیابی ـه، بهتره به جای دوباره خوانی مطالب اونها رو در ذهنتون بازیابی کنید! یعنی به جای خوندن، سوال حل کنید و بعد تصمیم بگیرید که کجا ها رو باید بخونید. این روش با اسم "
روش سه روز یکبار قلم چی" مطرح شده!
قلم چی برنامه ای هم تحت عنوان این روش بهتون میده معمولا، اما من توصیه میکنم خودتون این برنامه رو شخصی سازی کنید! اگه درسا رو زودتر تموم کردید زودتر آزمون زدن رو شروع کنید و هر چقدر بیشتر آزمون بزنید بهتره! اما اگه درسا رو دیر تر تموم کردید میتونید کمی دیرتر هم آزمون زدن رو شروع کنید اما خیلی فاصله نندازید و حداقل ده کنکور داخل و خارج شبیه سازی شده رو بررسی کنید!
من از کتاب دور دنیا گاج، کتاب زرد عمومی و کتاب 20 کنکور عمومی خوشخوان برای آزمون زدن و بازیابی کردن استفاده کردم. علاوه بر آزمون های قلم چی و سنجش چند آزمون جامع از موسسات دیگه هم حل کردم. بیشترین شباهت رو به کنکور سراسری آزمون های سنجش داشتن هم از لحاظ سطح دشواری و هم از لحاظ تیپ کلی سوالات فقط ساختار آزمون های سنجش خیلی بهم ریخته بود که تو کنکور سراسری منظم تر شده بود. توصیه میکنم آزمون های جامع سنجش رو چند بار تحلیل و مرور کنید!
خلاصه نویسی
آخر تابستون، انتهای نیم سال اول و نوروز، زمان های مناسب تری برای خلاصه نویسی هستند! هیچ وقت وقتی تازه شروع به مطالعه مبحثی کردید خلاصه نویسی نکنید. من بعد از اینکه به درک عمیق تری از مطالب می رسیدم و قسمت های مهم تر رو تشخیص می دادم اونها رو یادداشت می کردم و بعدا خیلی به دردم می خوردن! برای فیزیک و شیمی خلاصه نویسی های طبقه بندی شده داشتم و کنار آزمون های جمع بندی هم یه کلاسور برداشتم و تمام نکاتی که توی آزمون ها باعث اشتباهم می شد رو یادداشت کردم و چند بار مرور کردم. جوری خلاصه بنویسید که بدونید بعدا مطالعه رو براتون آسون تر میکنه! نه خیلی کلی و نه خیلی جزئی. از جدول استفاده کنید، شکل بکشید، سوالا رو تیپ بندی کنید! روش های متفاوتی وجود داره که بتونید یه خلاصه خوب بنویسید. به نظرم خلاصه های خودتون بهتر از کتاب های جمع بندی هستند. من با کتاب های آزمونی خیلی بیشتر از کتاب های جمع بندی حال میکردم.
سعی کنید تو دوران جمع بندی شرایطی سخت تر از کنکور رو شبیه سازی کنید تا سر جلسه خیلی راحت تر آزمون بدید! من با صدای بلند تلویزیون هم آزمون زدم.
بهمن بازرگانی مولف کتاب های شیمی مبتکران در مقدمه کتاب دوزادهم شیمی مبتکران مثال جالبی از یوسین بولت رو نقل میکنه:
یوسن بلت برنده 9 مدال المپیک و سریع ترین مرد جهان است! او مربی ای داشت به نام گلن می که خود یوسن بلت در موردش چنین می گوید: اوایل کمی با گلن در مورد سبک تمرین ها بگو مگو داشتیم. چند کیلو وزنه را به بدن من می بست و می گفت حالا با تمام سرعت بدو! اوایل مخالفت می کردم. استدلال من این بود که این وزنه ها چه ربطی به مسابقه دو سرعت دارد. می گفتم در المپیک قرار نیست من با بدن بسته شده به وزنه ها بدوم پس چه ومی دارد در تمرین ها چنین کاری بکنم. در نهایت اما، گلن مرا قانع کرد که به همین منوال به تمرین ها ادامه بدهم. بعد از حدود چند هفته قرار شد رکورد خودم را در تمرینات و البته بدون بسته بودن به وزنه ها امتحان کنم. به محض باز شدن وزنه ها از بدنم احساس کردم قادرم پرواز کنم. دیگر با تمام قوا دویدن کاری تفریحی به نظر می رسید چرا که بدنم به دویدن با وزنه ها عادت کرده بود. بدین ترتیب رکورد من در مدت کوتاهی به میزان قابل توجهی افزایش یافت!
علاوه بر حل آزمون ها بهتره برای مرور نهایی در هفته آخر یه دفترچه نکات از آزمون های جامع داشته باشید و تو اون بعد از تحلیل هر آزمون نکات مهم و اونهایی رو که زود به زود فراموش میکنید یادداشت کنید و هفته آخر چند بار مرورش کنید. بهتره بخش های حفظی بعضی کتاب ها مثل شیمی رو هم یادداشت و هفته آخر علاوه بر تورق سریع بخش های حفظی رو دقیق تر مرور کنید.
مهارت آزمون دادن چی هست اصلا؟
مهارت آزمون دادن یعنی بتونید بهترین نسخه خودتون سر جلسه باشید! یه سری راهکار ها هستن که میتونن خیلی بهتون کمک کنن! از جمله اونها روش و منها و روش زمان های نقصانیه! البته من تاکید میکنم حتما صبح قبل از آزمون یا روز قبلش یه پیش آزمون هم برای خودتون تهیه کنید و حتما بنویسیدش! این دو تا لینک که بهتون روش زمان نقصانی و و منها رو یاد میده:
روش زمان های نقصانی (تاکید میکنم شخصی سازیش کنید)
روش و منها
اما پیش آزمون و هدف گذاری چی هست؟
یعنی با خودتون یک سری چیز ها رو قبل از آزمون طی کنید، با توجه به عملکردی که در طی دو هفته داشتید تعیین کنید که چقدر آماده هستید و به نظر خودتون چند تا از ده تا سوال هر درس رو می تونید در زمان معین پاسخ بدید؟ اغراق نکنید اما سعی کنید یکم به خودتون ارفاق کنید! مثلا اگه فکر می کنید 8 از 10 می زنید اما شک دارید هدفتون رو روی 7 از 10 تنظیم کنید اینطوری آرامش بیشتری سر جلسه دارید! بهترین کار اینه که آزمون متقارن سال پیش رو چهارشنبه یا پنجشنبه قبل از آزمون حل کنید که دید واضح تری داشته باشید! سعی کنید احساساتتون رو هم نسبت به هر درس یادداشت کنید مثلا: "هی پسر شیمی رو چقدر خوب خوندم و چقدر آمادم اما احساس میکنم توی فیزیک یکی دو تا سوال وقت گیر میاد که بهتره اونا رو بذارم آخر آزمون و حلشون کنم" مهم نیست که این احساسات درست هستن یا غلط فقط نوشتنشون قبل از آزمون حس آرامش و دورنگری بهتون میده و سر جلسه ناخودآگاه برای اجرا روش و منها و نقصانی منطقی تر عمل می کنید!
نتایج آزمون های من چقدر با کنکور تفاوت داشت؟
تقریبا میتونم بگم کنکور بهترین آزمونم بود تو قلم چی رتبه های بهتری هم داشتم ولی از همه جمع بندی های سنجش و قلم چیم بهتر بود! بعضی ها معتقدن که تو دوران جمع بندی نمیشه پیشرفت کرد! مثلا من تو همه آزمون های جامع ام هم قلم چی و هم سنجش بلا استثنا پیشرفت کردم و کنکور هم بهترین آزمونم شد! پس این حرف مضخرفه. امسال به خاطر سبک متفاوت سوالات و سطح سختی سوالات نتایج یکم غیر قابل انتظار شد و با آزمون های آزمایشی متفاوت تر بود! اما برا من رتبه های قلم چیم به رتبه کنکورم نزدیک تر بود نسبت به رتبه های سنجش.
کتابخونه یا خونه؟
خونه! من اوایل به علت اینکه میز مناسبی نداشتم میرفتم کتابخونه اما توصیه میکنم خونه درس بخونید! یکی از مهم ترین دلایلش برای خود من آرامش فکری بود و اینکه به کار های دیگران فکر نمی کردم و رو خودم متمرکز بودم! اگه احساس بی انگیزگی می کنید البته، چند روز برید کتابخونه تا دوستاتون رو ببینید و انگیزه بگیرید اما اگه مدرسه می رید دیگه به این موضوع هم نیازی ندارید!
انگیزه؟
آره بعضی وقتا بی انگیزه می شدم! تو یوتیوب چندتا کانال پیدا کرده بودم که ویدیو های انگیزشی می ذاشت که یکیشون
بن اسکات بود و گاهی اوقات موقع استراحت و چیزی خوردن نگاه می کردم و برام مفید بود! از ویدیو های دکتر اناری هم برای انگیزه گرفتن استفاده می کردم. مصاحبه رتبه های برتر و ویدیو هاشونم خیلی بهم انگیزه میداد گاهی اوقات تو تنهایی تو اتاق با خودم یه طورایی مصاحبه می کردم و اداشون رو در میاورم :دی. از نیم سال دوم تصمیم گرفتم یه تفریح مشخص داشته باشم که حالم رو خوب کنه و سریال
بیگ بنگ تئوری رو دیدم که قسمت های کوتاهی هم داشت و ذهن رو هم درگیر نمی کرد! از طرفی واقعا باهاش حال می کردم و روز قبل از کنکور هم یه قسمت نگاه کردم :)
چن ساعت میخوندی؟
حقیقتا برای هر فردی متفاوته! برای من روز های مدرسه حدود 5 ساعت و در بهترین حالت 6:30 ساعت و در روز های تعطیل 9 ساعت حدودا و در بهترین حالت 11 ساعت!
مشاورت کی بود؟
خودتون باید تصمیم بگیرید که مشاور می تونه کمکتون کنه یا نه اما من رو نمی تونست کمک کنه! من همیشه باید تصمیمات اساسی رو خودم می گرفتم و خب فکر نمی کردم مشاور ها هم بتونن برام کاری انجام بدن! به نظر من حرف های مفید یک مشاور در کل 5 ساعته! یعنی اگه بخواد همه روش ها و برنامه ها و. بهتون یاد بده 5 ساعت زمان می بره و بعد از اون سواد شما و فرد مشاور یکسان خواهد بود _حداقل در زمینه کنکور_. اما اگه شما مشکل خیلی اساسی دارید! یعنی نمیتونید برا خودتون برنامه بریزید و اصلا نمی دونید چه کاری درسته یا غلط اونوقت مشاور بگیرید! (این یه نظر شخصیه!)
البته! بعضی از موارد باید با توجه به برهه زمانی به داوطلب ها گوشزد بشه! برای اینکه بی بهره نمونید حتما مجله قلم چی رو بخونید. اگه بیشتر علاقه مند بودید به صحبت های آقای قلم چی که بعد از هر آزمون تو سایت بارگزاری می شد گوش بدید و یا از منابع دیگه اطلاعات جمع آوری کنید. من بعضی وقتها فیلم های آقای پوردستمالچی رو نگاه میکردم و گاهی هم به
ویس های آقای افشار گوش میدادم.اما به نظرم ارتباط با دانشجو ها و دوستایی که رتبه های خوبی میارن خیلی میتونه کمکتون کنه! من سعی میکردم این ارتباط رو داشته باشم.
دفتربرنامه ریزی چی؟
سال یازدهم از دفتربرنامه ریزی قلم چی استفاده میکردم. تابستون کنکور تصمیم گرفتم دفتر برنامه ریز خودم رو بسازم که این ایده بعدا از
آقای عبدالله رئیسی رتبه 2 کنکور 97 هم شنیدم. اول دستی می نوشتم و خط کشی میکردم و بعد دیدم انرژی و تایم زیادی ازم میگیره تصمیم گرفتم یه روز بشینم و طراحیش کنیم و بعد چاپش کنم.
یه نسخه طراحی کردم و یدونه چاپ کردم و امتحانی نوشتمش برای طراحی هم از ایده های مختلف دفاتر برنامه ریزی گاج و قلم چی و مهروماه استفاده کردم و یه طورایی اونا رو برا خودم بهینه سازی کردم. رفته رفته دفتر برنامه ریزیم بهتر و حرفه ای تر شد عکس اولی نسخه 1.0 و عکس دومی نسخه 2.0 و عکس آخری تایم لاین روزانه منه. البته میدونم که بعضی جاهاش براتون مبهمه! بایدم باشه چون این "دفتر برنامه ریزی من" ـه و کس دیگه نمی تونه ازش استفاده کنه اما به طور کلی با توجه به ترازی که هر آزمون میاوردم یه برنامه کلی می نوشتم و اجراش میکردم. در واقع هر هفته یک کاغذ پشت و رو که یک رو شامل برنامه ریزی کلی می شد و یک رو شامل تایم لاین می شد رو پر می کردم.
نسخه اولیه دفتر برنامه ریزی من
نسخه ثانویه دفتر برنامه ریز من
تایم لاین من
از تابستون تا عید دفتر خودم رو پر میکردم ولی چون بعد از عید سبک برنامه ریزی متفاوتی داشتم دیگه کنار گذاشتمش و خودم و ساعت مطالعه ام رو هم کامل شناخته بودم! شاید علت بعضی نوسان هام هم همین بود! اما ثبت کردن ساعت مطالعه و تعداد تست و تراز و آنالیز اونها کار به شدت مفیدیه! شاید اولا مثل من نتیجش رو نبینید ولی بعد از چند هفته که به عقب نگاه میکنید خیلی راحت تر نقاط ضعف برنامه ریزی هاتون رو می شناسید و حفره ها رو پر می کنید! اصلا یه چیزی هست که میگه ثبت کننده ها موفقن!
اشتباه محاسباتی داشتی؟ چطوری دقت و سرعت محاسبه رو بالا می بردی؟
اولا خیلی اشتباه محاسباتی داشتم. وسطای تابستون با کتاب ورزش ذهن گاج آشنا شدم که به شدت و به شدت سرعت و دقت منو بالا برد. این کتاب تشکیل شده از یه سری محاسبه ساده است که شما روزانه انجام میدید و زمانتون رو یادداشت میکنید و سعی میکنید که هر روز بهترش کنید و یک دور خوندن کتاب 60 روز طول میکشه که شما در روز آخر میبینید چقدر تو آزمون های مختلفش نسبت به روز اول بهتر عمل کردید!
برای کاهش بی دقتی ها هم تست ساده زدن کمکتون میکنه! یعنی از کتاب های ساده تر به تعداد زیاد تست بزنید تا روی زیر و بم محاسبات تیپ های محتلف تست مسلط بشید اگه بعد از آزمون سوالا رو تحلیل کنید متوجه خواهید شد که بی دقتی های شما اغلب تو جاهای خیلی ساده که تو خونه ازشون غافل بودید رخ داده! یادمه که از کاظم قلم چی شنیدم : اشتباهاتتون رو به دوستاتون بگید تا تکرار نشن! این واقعا جواب میده! علاوه بر این به پیشنهاد یکی از
دوستام میتونید دفترچه ای رو برای ثبت اشتباهات هر آزمونتون اختصاص بدید و اونا رو مرور کنید البته سعی کنید خیلی زیاد ننویسید که نوشتن و مرورش طاقت فرسا نباشه!
چقدر خواب؟ چقدر تفریح؟ چقدر استفاده از نت؟
به طور متوسط 7 ساعت می خوابیدم! قبلا روتین خواب نداشتم که در یک ساعت مشخص بخوابم و در یک ساعت مشخص بیدار شم! اما ماه آخر و مخصوصا دو هفته آخر این روتین رو ایجاد کردم و شب کنکور هم در همون زمان به رخت خواب رفتم. تفریح داشتم ولی نه در حد زیاد! شاید فیلم زیاد دیده باشم ولی بیرون رفتن با دوستا و بقیه تفریحات از جمله ورزش و . حدودا صفر بود! کلا تفریح نکردن با شخصیت من سازگار نبود. عصر جمعه بعد از آزمون ها تنهایی قدم میزدم و آهنگ گوش میدادم همین موضوع باعث میشد بخشی از تحلیل آزمونم بمونه برا شنبه.
نیم سال اول اینستاگرام رو نصب داشتم اما نیم سال دوم حذف کردم. پست های کنکوری رو گاهی میخوندم ولی فهمیدم که مفید نیستن! اما از تلگرام استفاده درسی داشتم_مثلا
کانال رایان کلاس که اساتید تست حل میکردن_ و از وب هم برای وبلاگ نویسی و وبلاگ خوندن و سایت کانون استفاده میکردم! با بچه های هم دورمون تو سایت در ارتباط بودیم و رفع اشکال هم میکردیم که بعد ها تبدیل به یه گروه تلگرام شد. اونم به نوبه خودش برام مفید بود. اونجا هم میدیدم که خیلی از رتبه های برتر بر خلاف تصورم از اینترنت استفاده معقول و اصولی دارن و این که کلا تعطیل باشه شرایطی نبود که من بتونم باهاش کنار بیام! اما حتما سعی میکردم زمان هایی سر بزنم که انرژیم افت کرده و یا برنامه درسیم رو رسوندم و تو زمان های پر انرژی حتما درس رو تو اولویت قرار میدادم!
اجازه بدید یه لینک خوب بدم بهتون از سارا همتی رتبه یک کنکور تجربی 94 :
توصیه های سارا همتی
و بعد بریم سراغ منابع و روش های من:
کتاب هایی که با رنگ سبز مشخص شدن رو توصیه میکنم، در انتخاب کتاب هایی که با رنگ آبی مشخص کردم مطمئن نیستم و از انتخاب کتاب های قرمز رنگ پشیمونم.
!! کتاب های سه سطحی که اکثرشون رو داشتم و برای آزمون های قلم چی خوب بودن و کتاب های کوچک خیلی جزئی رو جزو منابع نشمردم!
از کتاب دستور دریافت، قرابت هفت خوان، آرایه هفت خوان، لغت و املای دریافت (اول الگو داشتم که دیدم جالب نبود)، فارسی پایه مهروماه و آزمون پلاس ادبیات گاج استفاده کردم. ادبیاتم از اول خوب بود و المپیاد هم شرکت می کردم و تا حدی میخوندم براش اما برای کنکور اول درس به درس میخوندم و دیدم که جوابگو نیست بعد تصمیم گرفتم موضوعی بخونم. قرابت رو فقط تست می زدم حدودا 3 روز یکبار آزمون قرابت میزدم. آرایه رو اونایی رو که تو آزمون اشکالم در میومد رو از هفت خوان میخوندم و تست میزدم و تو مدرسه هم وقتی بیکار بودم آزمون آرایه میزدم در ضمن فیلم های آقای سبطی تو سایت آلا رو برای آرایه و دستور (نظام قدیم) دیدم که کمک خوبی بود. برای لغت و املا که روز های آخر منتهی به آزمون بودجه آزمون رو میخوندم و بعد از عید یه برنامه منظم طبق برنامه قلم چی برای مرور لغت ریختم ماه آخر هم بیشتر میخوندم و تست های جامع و بخش جمع بندی کتاب دریافت هم برام خیلی کمک کننده بود! املا یه سری نکات ریز داره که اونا رو با تست زدن پیدا می کنید و همون نکات اغلب تکرار میشن. امسال کنکور لغت و املا رو آسون داده بود و همه رو جواب دادم. دستور یکم سخته و قلق داره! کتاب دریافت خیلی مفهومیه و راستش رو بخواهید فراتر از سطح کنکوره اما کاملا جوابگوعه و وقت خیلی زیادی هم ازتون نمی گیره من خودم تو یه فرصت یک الی دو ساعته هر چند صفحه میتونستم میخوندم و دستور رو زیاد با برنامه آزمون پیش نمی رفتم اما تو آزمون های جامع تاثیر موضوعی خوندن دستور هم کاملا مشهود بود. آزمون پلاس گاج هم خیلی کتاب خوبی برای افزایش سرعت بود تست های خوبی هم داشت. اما سمت کتاب های درس به درس نرید چون خیلی کمک نمی کنن.
یکی از درسایی بود که خیلی ازش می ترسیدم از کتاب مهروماه استفاده کردم و بهترین کتاب بازار بود به نظرم و ضمیمه ای داشت که بخش تشکیل و تعریب کنکور رو پوشش میداد و به لطف این ضمیمه سوالت شکل و تعریب رو ماه آخر کار کردم و تو کنکور جواب دادم. فیلم های آقای ناصح زاده تو سایت آلا رو برای نظام قدیم تو تابستون دیدم و وقتی فیلم های جدید هم اومد نگاه کردم و بد نبودن از اونها هم میتونید استفاده کنید.
برای متن از کتاب میکرو طلایی گاج استفاده کردم که فقط متن های کنکور بودن و ترجمه و پاسخ خوبی هم داشتن. شما از هر کتاب دیگه می تونید استفاده کنید ولی متن های کنکور رو در اولویت قرار بدید
برای پایه کتاب میکرو رو گرفتم که اصلا خوب نبود. برای دوازدهم کتاب خیلی سبز رو گرفتم که خیلی تست های خوبی داشت ولی درسنامه خوبی نداشت و به نظرم برای دینی اگه معلم خوب دارید (که ما داشتیم تو مدرسه) درسنامه خاصی نیاز نیست. من بعد تدریس معلم چندتا تست برای بازیابی حل میکردم و بعد متن کتاب رو میخوندم و دوباره تست میزدم. همه پاسخ نامه رو هم میخوندم و تست هایی رو که غلط میزدم طبق آدرسی که کتاب خیلی سبز تو پاسخ نوشته بود از رو کتاب مشخص میکردم و دوباره میخوندمشون. بیشتر هفته دوم آزمون دینی میخوندم. تو سال تحصیلی برای پایه فقط متن کتاب رو میخوندم و سوالات آزمون ها رو تحلیل میکردم و از کتاب جمع بندی مولتی ویتامین انتشارات گاج هم هفته دوم آزمون و هم ماه آخر استفاده کردم و توصیه میکنم. در کنار اینها از کتاب مینی میکرو گاج برای آیات استفاده میکردم که کتاب می بود! قبول دارم نکات خارج از کنکور هم داشت ولی در نهایت درک شما رو از آیات خیلی زیاد میکرد! به توصیه جمع کثیری از دوستان هم کتاب دینی مسلم بهمن آبادی- سفیر خرد کتاب خوبیه برای دینیمون!
زبانم از اول خوب بود. تابستون کتاب نترسیم از متن کیاسالار رو تموم کردم طول سال هم تا حد ممکن کتاب پت و متن رو زدم. منبع اصلیم کتاب دکتر اناری بود که خوب بود و کتاب پایه خیلی سبز هم داشتم و تنها اشکالش این بود که خیلی حاشیه رفته بود و بی خود سخت کرده بود. برای آزمون زدن و افزایش سرعت هم از کتاب آزمون پلاس گاج استفاده کردم تو این درس اما فکر کنم موج آزمون الگو کتاب بهتری باشه برا آزمون و جمع بندی.
برا حسابان: خوشخوان دوازدهم، نردبام خیلی سبز، آبی دوازدهم، حسابان مولتی ویتامین جلد 2، IQ یازدهم ، نردبام دهم، آبی دهم، خیلی سبز دهم، موج آزمون جامع، فصل آزمون جامع
برا هندسه: پایه آبی، دهم و یازدهم خیلی سبز، یازدهم الگو، جامع مهروماه، دوازدهم آبی، فصل آزمون پایه
برا گسسته و آمار: پایه میکرو، جامع آبی، جامع IQ، گسسته خوشخوان، گسسته الگو، خط ویژه گاج
معلم خوبی برا حسابان داشتیم و بعد از کلاس مدرسه تو خونه تست حل میکردم و اشکالام رو علامت دار میکردم. کتاب های آبی که پیمانه ای بودن خیلی راحت میشد روشون برنامه ریخت و تمومشون کرد بعد از تموم کردن کتابای آبی کتاب های سطح بالاترم مثل نردبام و آی کیو رو کار میکردم و اگه طول سال وقت میشد آزمون های مبحثی موج آزمون و فصل آزمون رو برای تقویت سرعت و دقت حل میکردم و مخصوصا تو ایستگاه های جبرانی از اینجور کتاب های آزمون دار زیاد استفاده میکردم، ماه های آخر و بعد از عید هم که جای خود دارد.
هندسه درس خاصیه و نیاز به خلاقیت بالایی داره از تست های ساده شروع کنید به خوندن و به هیچ وجه سمت منابع خیلی سخت و خارج کنکور نرید چون اونوقت به سوالات ساده هم به دید سخت نگاه میکنید و حلشون باز میمونید. کتاب آبی کتاب خیلی خوبی بود و طبق تجربه بقیه دوستان کتاب میکرو طلایی هندسه هم کتاب خوبیه!
آمار که خب جزو مباحث تقریبا روتین و راحته اما گسسته ممکنه اذیتتون کنه! هیچ وقت از تمرین های کتاب درسی مخصوصا تو اینجور درسا غافل نشید و بعد برید سمت حل تست! اینم از اون درسایی که تست سخت زیاد میشه در آورد ازش ولی معمولا تو کنکور نمیان! آخرای سال برای جمع بندی آمار از آی کیو استفاده کردم و خب درسنامه خلاصه ای برای مرور داشت و تست های خوبی هم داشت. به گسستش هم یه ناخنکی زدم ولی فکر کنم کتاب آبی و الگو کافی بودن! کتاب خوشخوان هم برای در آوردن نکات خاص بهتره و تقریبا همه چی رو توضیح داده و کتاب خوبیه اما یکم حاشیه رفته و وقت بیشتری ازتون میگیره!
کتابای فرید شهریاری انتشارات خیلی سبز رو به شدت توصیه میکنم چون کاملا منطبق بر کتاب درسین و سطح مشابهی با سوالات کنکور 98 دارن! من برای تست بیشتر از کتاب میکرو طلایی گاج جامع هم استفاده میکردم که کتاب خوبی بود و سوال سخت هم به اندازه کافی داشت! از کتاب موج آزمون پایه هم تابستون، طول سال و در دوران نوروز استفاده کردم. تو درس فیزیک هم از تمرین های کتاب درسی و متن دروس تو درس های حفظی مثل ویژگی مواد و فیزیک هسته ای غافل نشید! کتاب یازدهم نردبام رو هم داشتم که ترجیحا توصیه نمی کنم برید سمت اونجور کتاب ها و اول روی مفاهیم اساسی متمرکز بشید.
بهترین روش مطالعه شیمی که من تونستم بهش برسم این بود بعد از تدریس معلم یه بار خیلی سریع و رومه وار کتاب درسی رو مطالعه کنید و بعد تست آموزشی بزنید و با دقت خیلی زیاد همه گزینه های رو با پاسخ نامه بررسی کنید و با کتاب درسی تطبیقشون بدید. نکاتی رو که تازه کشف میکنید تو کتاب درسی یادداشت کنید و اشکالاتی که تو آزمون دارید رو هم با یه رنگ دیگه تو کتاب درسی بنویسید! مهم نیست که فکر میکنید درس رو یاد گرفتید یا نه حتما و حتما چند بار متن کتاب رو تو فرجه آزمون بخونید تا کامل بهش مسلط بشید و خط به خطش رو حفظ بشید!
بعد از این مرحله تست ها رو زمان دار بزنید و درسنامه کتاب آموزشی رو هم مرور کنید (اگه دبیر خوبی ندارید میتونید مطالعه درسنامه رو زودتر قرار بدید اما خیلی روش مکث نکنید بعد از یک بار مطالعه برید سمت تست زنی و مطالعه متن کتاب درسی). برای تست زمان دار میتونید از موج آزمون ها هم استفاده کنید که هم تست های خوبی داشتن و هم درسنامه خلاصه و کاربردی!
من از کتاب های آبی دوزادهم، شیمی شگفت انگیز دوازدهم، شیمی خیلی سبز دوازدهم، مشخصات
در صفحه imdb آن اینطور نوشته شده است: یک زندان عمودی با یک سلول در هر طبقه. دو نفر در هر سلول. تنها یک سکو غذا برای تغذیه افراد که در هر روز تنها دو دقیقه به آن دسترسی دارند و از بالا به پایین میرود. یک کابوس بیانتها در حفره.
دیدار با شکل واضحتر یک جامعه
یک فیلم اسپانیایی به شدت خوشساخت و تر و تمیز که در دسته فیلمهای ترسناک و علمی-تخیلی طبقهبندی میشود. اگر واقعیت را بخواهید این فیلم بیشتر از اینکه شما را بترساند، به فکر فرو خواهد برد. بیشتر از اینکه با خشونت منزجرتان کند، نمود آن را به شکلهای مختلف در جامعه به شما نشان خواهد داد! شاید حفره نمادی از جهان شکل گرفته کنونیمان باشد. اسم اصلی اسپانیایی آن El hoyo به معنی حفره و اسم دیگر آن Platform به معنی سکو است.
خطر اسپویل! اگر فیلم را ندیدهاید و اسپویل شدن فیلمها برایتان اهمیت دارد، خواندن ادامه پست را بگذارید برای بعد از دیدن فیلم.
از طبقه بالا چطور به نظر میرسیم؟
شروع فیلم بسیار آرامشبخش است. موسیقی دلپذیر، محیط کار رویایی و آرام، مدیر آراسته و حواسجمع که همه کارها را کنترل میکند. هیچ خللی در آفرینش سکوی غذا وجود ندارد! حتی اگر یک تار مو در غذا وجود داشته باشد فورا به آن رسیدگی میشود. به نظر میرسید شرایط اینجا خالی از خلل است! اما این پایان ماجرا نیست! شاید همه داستان آفرینش غذا و سپردن آن به سکو نبوده باشد! شاید باید به سیستم پخش غذا اهمیت بیشتری میدادیم تا اینکه خود غذا واقعا چیست.
حفره واقعا کجاست؟
بازی شروع میشود. چشمانت را باز میکنی و میبینی در طبقهای بیدار شدهای. معلوم نیست حفره کجاست. معلوم نیست چه کسی اینجا را ساخته است و اصلا چه هدفی را دنبال میکند. حتی خیلی مشخص نیست که آدمها بر چه اساسی به حفره منتقل شدهاند. شاید این موضوع خیلی هم اهمیت ندارد. شاید خیلی مهم نباشد که از کجا آمدهایم و دنبال چه هدفی هستیم. مهم این است که الان اینجاییم، در طبقه ۴۸ام و یک وظیفه خطیر داریم: زنده ماندن برای مرحله بعدی!
همطبقهات شروع میکند به توضیح دادن، تنها اوست که میتواند به تو بگوید اینجا چه خبر است، البته قبلا هرگز با حفره آشنا نشده باشی. اطلاعات میدهی، اطلاعات میگیری. تا وقتی غذا هست و زنده میمانی به معاشرت علاقه داری. البته معاشرت فقط با همطبقهات جواب میدهد! انتظاری از افراد طبقه بالاتر نداشته باش! آنها از تو بالاترند. پایینیها چه؟ نظم اجتماعی شکل گرفته تو را مجبور میکند همانطور که طبقه بالا با تو رفتار میکند و یا احتمالا رفتار میکند، تو هم با پایینیها همانطور رفتار کنی. مطمئن نیستی که آنها چه بلایی سر غذایی که الان به دستت رسیده آوردهاند، به هر حال این غذا، پسمانده غذای آنهاست، تو هم میتوانی هر بلایی دلت خواست روی بقیه غذا بیاوری. من در طبقه پایین هرگز از رفتار طبقه بالا مطمئن نیستم رفتار پایینی هم به من ربطی ندارد، هر کاری دلش خواست بکند. به من چه؟ از رفتار او قرار نیست اثری به من برسد!
زندگی در طبقه متوسط جذابیتهای خودش را دارد!
در حفره آدمها همه یک شکلند در لباس و امکانات طبقات تفاوتی نیست. در زمان ایستادن پلتفرم هم فرقی بین طبقات نیست.هیچ راهی برای زرنگی وجود ندارد! فقط و فقط یک فرق بین آنها وجود دارد: شماره طبقه. اوه البته نباید یک تفاوت مهم افراد را از یاد برد: وسیلهای که با خود به حفره میبرند! حفره در کنار همه محدودیتها یک حق انتخاب به شما میدهد. در ابتدای ورود به حفره میتوانید یک وسیله را همراه با خود به حفره ببرید. گورنگ یک کتاب برمیگزیند! اساسا انتخاب یک کتاب در یک همچین فضایی شاید خیلی هوشمندانه نباشد! البته کتاب تا وقتی در طبقهای خوب یا حداقل متوسط باشی انتخاب خوبی است و سرگرمت میکند!
>> دقیقه ۲۸ام فیلم
_ دستهای تو بسته است. ولی دستهای من نه. تو یه کتاب داری. من سامورایی پلاس (یک چاقو بسیار تیز). مشخصا در جایگاهی نیستی که بخواهی خواستهای داشته باشی!
>> دقیقه ۳۹ام فیلم
_ قبلا هیجکس کتاب به حفره نیاورده بود. آدمها درخواست هر چیزی کردن: اسلحه، گرز، چاقو، مشعل، چوب گلف و بیسبال.
>> دقیقه ۵۲ام فیلم
_ اینجا، جای خیلی مناسبی برای کسی که کتاب دوست داره نیست!
در دقیقه ۵۹ام فیلم هم میبینیم که گورنگ صفحات کتاب را پاره میکند و میخورد! بله با شکم خالی نمیتوان کتاب خواند! یک وجهه فیلم همین انتخاب یک کتاب به عنوان تنها وسیله است! اما گورنگ چه کتابی با خود به حفره میبرد؟ دنکیشوت را. یک رمان تاثیرگذار اسپانیایی که البته قطعا برای خود آنها بسیار شناخته شدهتر است تا برای ما. کتابی که در آن به جلوههایی از اختلافات طبقاتی در عصر شوالیهها پرداخته میشود و اتفاقا شخصیت اصلی داستان هم عاشق کتاب و تفکر است، تا حدی که از مطالعه زیاد و کمخوابی هوش و حواسش را از دست میدهد، اما ذهنی ماجراجو دارد و به دنبال شوالیه شدن است! گورنگ هم از همان ابتدا در فکر انقلاب بود! در فکر اصلاح ساختار. کسی چه میداند شاید این فیلم برداشتی مدرن و دور از کتاب دنکیشوت بوده باشد!
خودکشی کارمند سابق حفره هم یکی دیگر از اتفاقات شوکهکننده فیلم است. دقیقا در جای درست خودش رخ میدهد! نه بعد از اینکه سگش رامسس توسط زن شرور کشته میشود و یا نه بعد از آن همه اسرار برای اصلاح روند خورده شدن غذا در حفره و بینتیجه ماندنش بلکه دقیقا در صحنهای که با دروغ رو به رو میشود، وقتی به طبقه ۲۰۲ منتقل میشود! در صحنهای به گورنگ میگوید که حفره ۲۰۰ طبقه دارد اگر افراد به اندازه غذا بخورند غذا برای همه کافی است. اما ۲۰۰ طبقه یک دروغ بود! شاید غذای کافی هم یک دروغ باشد شاید دروغهای دیگری هم باشد. او در این طبقه نه امیدی به غذا دارد نه امیدی به اصلاح سگش را هم از دست داده است، دیگر دلیلی برای زندگی پیدا نمیکند! دوست دارم همینجا اشاره کنم که فکر میکنم بحث در مورد تعداد طبقات حفره (۳۳۳) خیلی مهم نیست فیلم حرفها مهمتری برای گفتن دارد!
بعضی نمادها در فیلم زیادی واضح و تکراری بودند! مثلا صحنهای که یک نفر در قبال غذا پول به گورنگ میدهد. مشخص است که پول اینجا کمکی به افراد نخواهد کرد! یا همین تلاش برای بالا رفتن بینتیجه است، چون معلوم است بالاخره یکی پیدا میشود که اجازه ندهد رد بشی و روی سرت میریند! در میان همه گفتگوها بین شخصیتهای فیلم فیلم یک گفتگو بین گورنگ و ایموگویری شاهکار است هرچند قبلا شبیه آن را شنیده باشیم. ایموگویری تلاش میکند افراد طبقه پایین را قانع کند که یک سهم غذا بخورند و به بقیه غذا دست نزنند اما تلاشش بینتیجه میماند.
گورنگ: یا عینا به حرف خانوم گوش میدید یا من هر روز روی غذا میرینم و طوری هم میزنمش که یه دونه برنج هم دستنخورده باقی نمونه. میشنوید؟ مجبورید هر روز گه بخورید! حالا همینا رو به حروزادههای پایینی هم بگید. روشن شد؟
ایموگویری: مثل اینکه جواب میده!
گورنگ: معلومه که جواب میده.
ایموگویری: من فکر میکردم قراره قانعشون کنم.
گورنگ: الانم قانع شدن.
ایموگویری: با گُه؟!
گورنگ: خیلی بهتر از همبستگی خودجوشه!
ایموگویری: بیا ببینیم میتونیم طبقه بالا رو هم قانع کنیم.
گورنگ: اونا به حرف من گوش نمیدن.
ایموگویری: چرا؟
گورنگ: چون نمیتونم به سمت بالا برینم. :))
سمبل از پاناکوتا تبدیل میشود به دختربچه!
حفرههایی در ساختار داستان حفره هم وجود دارد! مثلا هیچ اشارهای به مکانیزم حرکت پلتفرم نشده است. هیچ معلوم نیست سیستم تشخیص غذای پلتفرم چطور کار میکند و طبقات را سرد و گرم میکند. آیا کسی خارج پلتفرم طبقات را میبیند؟ آیا کسی از اتفاقات درون پلتفرم خبر دارد و کاری نمیکند؟ و یا سیستم پلتفرم هوشمند است و فقط ی غذا و نبود انسان زنده در طبقه را تشخیص میدهد؟
بعد از اتمام فیلم موضوعات مختلفی هست که ذهن بیننده را درگیر کند. مثلا اینکه بعد از طبقه ۳۳۳ پلتفرم در کجا متوقف شد؟ آن جای اسرارآمیز که پلتفرم ایستاد و دیگر حرکت نکرد کجا بود؟ موضوع دیگر پیش از اتمام فیلم این است که آن بچه در طبقه ۳۳۳ چطور به تنهایی زنده مانده است؟ آیا هماتاقیاش را به قتل رسانده و از او تغذیه کرده؟ چون جنبش عدالت گئورگ و دوست سیاهپوستش بعد از چند روز آغاز شد و افراد طبقات دیگر اقدام به کشتن و سوزاندن هم کرده بودند ولی آن بچه تک و تنها در طبقه ۳۳۳ چطور زنده مانده بود؟ چرا اثری از هماتاقیاش نبود؟
چرا دختربچه آنجاست؟ از کجا پیدایش شده و نماد چیست؟ اصلا مشخص نیست. آیا همینجا به دنیا آمده است؟ پدر و مادرش کیست؟ اصلا چطور در طبقه ۳۳۳ زنده مانده و زیر تخت خواب قایم شده است؟ چرا شکل و قیافه این بچه که به نظر معصوم میرسد شبیه زن شرور داستان پلتفرم است؟
ضمن پایان بد فیلم که خیلیها را شاکی کرده است حرکت پلتفرم بعد از طبقه آخر بسیار مبهم است! یعنی کسی که در طبقه آخر است همیشه میتوانسته سوار پلتفرم بشود و بالا برود چون بعد از طبقهای نیست که پلتفرم در آن توقف کند، این موضوع در طبقه ۳۳۳ کاملا واضح است. پس چرا قبل از این تا به حال کسی سوار بر پلتفرم به بالا نرفته است؟
این فیلم به شدت سرگرمکننده است و ساخته شده تا حدود ۲ ساعت میخکوبتان کند! اصلا نفهمیدم فیلم کی به پایان رسید. حتی اگر از فیلمهای علمی تخیلی بیزارید و معتقدید که حرفی برای گفتن ندارند، یک فرصت دوباره به پلتفرم بدهید. همان چند شات سریع فیلم که نشان میدهد گورنگ در اولین ماه حضورش چگونه با محیط اخت میگیرد و دیگر به فکر پایینیها نیست و حالش از پسماند غذای بالاییها به هم نمیخورد کافیست برای اینکه بفهمیم الیناسیون چطور در انسان رخ میدهد! برای اینکه خودمان و جامعه را در چهره گورنگ ببینیم، همان چند دقیقه کافی است!
این پست را در ویرگول هم میتوانید پیدا کنید.
استفان باناخ در حال سیگار کشیدن :))
حول و حوش ۶۶ سال قبل از تولد من (۱۹۳۵) عدهای از ریاضیدانان لهستانی در کافهای کوچکی به اسم کافه اسکاتلندی در شهر لووف دور هم جمع میشدند و با هم گَپ میزدند. باناخ یکی از همین ریاضیدانان بود. هر شب سوالی مطرح میشد و در جمع دوستانه، جایزهای برای کسی که سوال را حل خواهد کرد در نظر گرفته میشد. گاهی یک فنجان قهوه بود، گاهی پنج بطری نوشیدنی و گاهی یک عدد غازِ زنده! (احتمالا سوالاتی که در این کتاب حل نشده باقی ماندند جایزهشان غاز کبابی بوده است!) باناخ پیشنهاد کرد که دفتری خریداری شود تا خلاصهای از مباحث هر شب را در آن یادداشت کنند. زمان گذشت و گذشت، تاریخ آخرین مسالهای که در این کتاب نوشته شده است برمیگردد به ۱۹۴۱ (اگر خیلی علاقهمندید یعنی ۶۰ سال قبل از تولد من :دی).
۶ سال بعد از درج اولین مساله، این جمع هم مثل بقیه جمعها از هم میپاشد اما یادگاری آن جمع، دفتر اسرارآمیز باناخ، توسط فرزندش پیدا میشود و مسائل این دفتر چاپ میشوند. الان هم میتوانید نسخهای از همین دفتر را از اینجا دانلود کنید. بسیاری از مسائل به طور خلاصه نوشته شدهاند و کامل نیستند. روی سوالات توسط ریاضیدانان حدس زده شده است و در همین کتاب هم گردآورنده آنها را به مسائل الصاق» کرده است. (این واژه را به کار میبرم چون معلم ریاضی دوران راهنماییمان هر وقت جا برای نوشتن پاسخ توی ورقه امتحانی کم میآوردیم مجبورمان میکرد بعد از نوشتن خلاصه جواب در برگه اصلی، ادامهاش را در برگه دیگری نوشته و به برگه اصلی به قول خودش الصاق کنیم! به هر حال در دوران راهنمایی که البته اخیرا به آن متوسطه دوره اول میگوید، این واژه برای ما ثقیل و بانمک بود)
وقتی باناخ آخرین مسئله دفتر را مینوشت شاید نمیدانست قرار است آخرین باشد و یا حتی قرار است بعدها آن مسئله (مثل بعضی دیگر از قضایا در ریاضیات) با نام خودش شناخته شود! همانطور که گفتم در ۳۱ می ۱۹۴۱ آخرین مسئله این دفتر ثبت میشود و توضیح آن فقط همین یک جمله است:دو جعبه کبریت با ۵۰ کبریت در هر کدام.» بعدها این مسئله معروف شد به مسئله جعبه کبریت باناخ» که روی کاملتر آن را اینطور نوشتهاند:
یک ریاضیدان (البته از آنجا که دیگر ریاضیدانان کمتر سیگار میکشند باید گفته شود یک ریاضیدان مشخص، که سیگاری است) همیشه دو جعبه کبریت که هر کدام حاوی ۵۰ چوب کبریت هستند، یکی را در جیب راست و یکی را در جیب چپ با خود حمل میکند. هر بار که میخواهد سیگارش را روشن کند به طور اتفاقی دست به یکی از جیبهایش میبرد، جعبه را برمیدارد و یک چوب کبریت از آن بیرون میکشد (احتمال برداشتن از جیب سمت راست برابر احتمال برداشتن از جیب سمت چپ است). وقتی ریاضیدان برای اولین بار با یک جعبه خالی مواجه میشود احتمالا در جعبه دیگر چند چوب کبریت باقی مانده است؟
حدس میزنید جواب مسئله چند است؟ کمی وقت بگذارید و روش فکر کنید. راستش رو بخواهید این مسئله آنقدر هم که به نظر میاد ساده نیست. من هم در تلاش اول حتی درست متوجه نشدم استادم چطور آن را حل کرد! فهمیدن راه حل مسئله به نظرم خیلی جذاب بود و چند روز فکر کردم که راه حل این مسئله رو به زبانی مطرح کنم که بشه بدون داشتن اطلاعات خاصی از علم احتمال کاملا فهمیدش اما متاسفانه تلاشهای من موفقیتآمیز نبود. معمولا این مسئله در کتابهای مرجع احتمالِ ابتدایی زمانی مطرح میشه که کتابها به معرفی متغییر تصادفی دوجملهای منفی» میپردازند.
پاسخ این سوال حدودا ۷ است. یعنی اگر بینهایتتا ریاضیدان سیگاری بدین ترتیب سیگارهای خود را روشن کنند و وقتی برای اولین بار با جعبه خالی مواجه میشوند تعداد چوب کبریت در جعبه دیگر را بشمارند به طور میانگین حدودا ۷ چوب کبریت باقی مانده در جعبه دیگر خواهیم داشت. این همان مفهوم امید ریاضی است! اگر خیلی کنجکاو هستید راه حل این مسئله را در صفحه ویکیپدیا آن ببینید. یک راه حل خلاقانه دیگر که به نظر درست میرسد هم اینجا نوشته شده که میتوانید به آن سری بزنید. حداقل چیزهایی که برای خواندن راه حل این مسئله نیاز دارید دانستن مفهوم امید ریاضی و کمی ترکیبیات و شمارش است. شاید به همین دلیل است که این مسئله مثل مسئله مانتی هال به سر زبانها نیفتاده است!
درباره این سایت